پارت۶
پارت۶
یون: دیگه تقریبا همه اماده شدن بودن
تهیونگ خیلی جذاب و کیوت شده بود انقدر بهش نگاه کردم اخر کنیا اروم زد تو پام که جیغم دراومد و همه نگام کردنو بعد یه دقیقه مکث به خودم اومدم و در گوش کنیا گفتم چتههه
کنیا: انقدر بهش زل نزن بده
یون: دوس دارم بتوچه
جین: دارید درباره ی خوشگلی من حرف میزنید؟
کنیا و یون: اممم...ههه..اره اخه خیلی جذاب شدید
کنیا: الان بیچاره میشیم
جین: میدونستم
پی دی نیم: پسرااااا.... بیاین دیگه
پسرا: چشمم
جونگ کوک: بای کنیا
کنیا: بای..جان؟ وای باز من چرا مثل منگلا جواب دادم
تهیونگ: یه بوس برای یون فرستادم و معلوم بود از خجالا قرمز شده
بعد دیگه سوار ون شدیمو رفتیم
یون: جیغغغغغغغغغغغ
کنیا: بیا .....باید به تهیونگ بگم انقدر اینو جوگیر نکنه
یون: برام بوس فرستاد یعنی دوسم داره؟؟؟
کنیا: بیشین بینیم بابا ....اون با اینکه ایدله تورو میخواد چیکار
یون: ای تف تو افکارت قشنگ موقعی که میخوام برم تو حس میرینی به رویاهام
کنیا: پس خوبه 😆😆
یون: ایششش
خب دیگه بریم سرکار.....کارم نداریم
کنیا: من میخوام برم خونه اخه سرم خیلی درد میکنه
یون: حالت خوبه؟؟؟مبخوای بربم دکتر؟؟؟
کنیا: یون چتهه گفتم سرم درد میکنه برم استراحت کنم خوب میشم
یون: پس برو خونه بخواب حالت بد شد زنگ بزن یکم دمنوش بخور و تمام چیز هایی که باعث سردردت میشن و بریز دور فهیمیدی؟
کنیا: واییبیی امون بده صحبت کنم .....اولا نیاز به دمنوش نیست و دوممن حالم خوبه فقط میخوام استراحت کنم
یون: پس باشه بجای اینکه انقدر با من بحث کنی برو استراحت کن
کنیا: اوکی .....باییی
یون: بابای
یون: دیگه تقریبا همه اماده شدن بودن
تهیونگ خیلی جذاب و کیوت شده بود انقدر بهش نگاه کردم اخر کنیا اروم زد تو پام که جیغم دراومد و همه نگام کردنو بعد یه دقیقه مکث به خودم اومدم و در گوش کنیا گفتم چتههه
کنیا: انقدر بهش زل نزن بده
یون: دوس دارم بتوچه
جین: دارید درباره ی خوشگلی من حرف میزنید؟
کنیا و یون: اممم...ههه..اره اخه خیلی جذاب شدید
کنیا: الان بیچاره میشیم
جین: میدونستم
پی دی نیم: پسرااااا.... بیاین دیگه
پسرا: چشمم
جونگ کوک: بای کنیا
کنیا: بای..جان؟ وای باز من چرا مثل منگلا جواب دادم
تهیونگ: یه بوس برای یون فرستادم و معلوم بود از خجالا قرمز شده
بعد دیگه سوار ون شدیمو رفتیم
یون: جیغغغغغغغغغغغ
کنیا: بیا .....باید به تهیونگ بگم انقدر اینو جوگیر نکنه
یون: برام بوس فرستاد یعنی دوسم داره؟؟؟
کنیا: بیشین بینیم بابا ....اون با اینکه ایدله تورو میخواد چیکار
یون: ای تف تو افکارت قشنگ موقعی که میخوام برم تو حس میرینی به رویاهام
کنیا: پس خوبه 😆😆
یون: ایششش
خب دیگه بریم سرکار.....کارم نداریم
کنیا: من میخوام برم خونه اخه سرم خیلی درد میکنه
یون: حالت خوبه؟؟؟مبخوای بربم دکتر؟؟؟
کنیا: یون چتهه گفتم سرم درد میکنه برم استراحت کنم خوب میشم
یون: پس برو خونه بخواب حالت بد شد زنگ بزن یکم دمنوش بخور و تمام چیز هایی که باعث سردردت میشن و بریز دور فهیمیدی؟
کنیا: واییبیی امون بده صحبت کنم .....اولا نیاز به دمنوش نیست و دوممن حالم خوبه فقط میخوام استراحت کنم
یون: پس باشه بجای اینکه انقدر با من بحث کنی برو استراحت کن
کنیا: اوکی .....باییی
یون: بابای
۲۷.۳k
۰۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.