Part
#Part79
#هلیا
با لبخند مسخره ای گفت :
- با پسر عموم به من خیانت میکنی؟
انقدری بی بند و باری که تو رابطه سوری هم حتی تعهد و بلد نیستی ؟
- منظورت سیناعه؟ فقط داشتیم ...
- فقط داشتین بازی میکردین و کمرت و لمسکرد ؟
- داشت کری میخوند اص
- شششش! صداتو نشنوم .
- باز خوردی اومدی پاچه منو بگیری؟ اگه حرف از تعهده که نباس تو رو من دختر بیاری خونت
عزیزم عزیزم کنی اختیار تام نسبت آشپزخونه بدی بهش چون گشنه اس !
هرچی باشمتو از من عوضی تری !
ضرب دست سنگینش باعث شد رو تخت بیوفتم :
- این رابطه رو انگشت من میچرخه . من هرکاری میکنم دخلی به تو نداره.
دو خط بهت خندیدم پررو نشو!
واسه بار اول و آخرت میگم بیب ؛ کسی جز من حق لمس کردن تنت و نداره! بعد از طرف تو تاوان پس میدی. حتی اگه پسر عموم باشه
- فقط گمشو
- حیف ناجیت سهیل اینجاست. شل صحبت میکنیم.
رفت و درو هم قفل کرد
کاشکی دیروز با بابا برمیگشتم . کاش همه چی و بهش میگفتم. از اینهمه توهین خسته شدم . البته
چه انتظاری از یه مافیا میشه داشت؟
بچه ها داخل کانال روبیکا اومدیدد؟ اگه نیومدید لینک داخل بیو هست اگه باز نشد بگید تا اد کنم
#هلیا
با لبخند مسخره ای گفت :
- با پسر عموم به من خیانت میکنی؟
انقدری بی بند و باری که تو رابطه سوری هم حتی تعهد و بلد نیستی ؟
- منظورت سیناعه؟ فقط داشتیم ...
- فقط داشتین بازی میکردین و کمرت و لمسکرد ؟
- داشت کری میخوند اص
- شششش! صداتو نشنوم .
- باز خوردی اومدی پاچه منو بگیری؟ اگه حرف از تعهده که نباس تو رو من دختر بیاری خونت
عزیزم عزیزم کنی اختیار تام نسبت آشپزخونه بدی بهش چون گشنه اس !
هرچی باشمتو از من عوضی تری !
ضرب دست سنگینش باعث شد رو تخت بیوفتم :
- این رابطه رو انگشت من میچرخه . من هرکاری میکنم دخلی به تو نداره.
دو خط بهت خندیدم پررو نشو!
واسه بار اول و آخرت میگم بیب ؛ کسی جز من حق لمس کردن تنت و نداره! بعد از طرف تو تاوان پس میدی. حتی اگه پسر عموم باشه
- فقط گمشو
- حیف ناجیت سهیل اینجاست. شل صحبت میکنیم.
رفت و درو هم قفل کرد
کاشکی دیروز با بابا برمیگشتم . کاش همه چی و بهش میگفتم. از اینهمه توهین خسته شدم . البته
چه انتظاری از یه مافیا میشه داشت؟
بچه ها داخل کانال روبیکا اومدیدد؟ اگه نیومدید لینک داخل بیو هست اگه باز نشد بگید تا اد کنم
- ۲.۱k
- ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط