روزگار غیر باور. پارت 82
روزگار غیر باور
پارت 82
5 ماه بعد...
#هیونجون
طبق معمول ساعت 6 صبح بیدار شدم و آماده شدم و رفتم بیمارستان. از اون موقع تا الان فقط انگشتشو تکون میده....
روی صندلی کنار تختش نشستم و دستشو گرفتم... 5 ماهم گذشت، نمیخوای بیدار شي ببینی چی شده؟...
گوشیم زنگ خورد. مامان همتا بود.جواب دادم: سلام. خوبین؟
مامان ه: سلام، ممنون. حال همتا چطوره؟
هیو: مثل همیشه
مامان ه: مراقب دخترم باش، لطفا.
هیو: بله،چشم.
مامان ه: ممنونتم
هیو: من از شما ممنونم، که بهم اعتماد کردید.
مامان ه: مزاحمت نمیشم، خدافظ
هیو: خدافظ
[بعد اون ماجرا، سیم کارت همتا رو روی یه گوشیه دیگه زدم و به مامانش زنگ زدم و چون کره ای بلد نبودن و منم فارسی به داداشش که به انگلیسی مسلط بود همه چی رو گفتم و بعدشم کاراشون رو انجام دادم و اومدن کره و بعد یک ماه که مامانش بهم اعتماد کرد، رفتن و به خاطر اینکه بتونم با مامانش صحبت کنم، فارسی رو در حد احوال پرسی یاد گرفتم]
دکترش اومد تو اتاق و گفت: اگه ببینه هر روز اینجایی و...حتما بعد اینکه بهوش بیاد، سریع بله رو بهت میگه.
هیو: کاشکی...
بعد اینکه همتا رو چکاب کرد گفت: آ... فعلا خدافظ.
چند دقیقه بعد رفتن دکتر گوشیم زنگ خورد، یانگ هیون سوک بود، جواب دادم:سلام، کاری داشتین؟
سوک: سلام. بیا کمپانی
هیو: چشم.
گوشی رو قطع کردم و از بیمارستان اومدم بیرون و سوار ماشین شدم و به سمت کمپانی رفتم.[کمپانی بهم گفت که بهم 6 ماه استراحت میده، به خاطر همین قراردادم رو تمدید کردم و اعضا هم همینطور و اونها به کارشون ادامه میدن ولی من نه و کمپانی بیانه داده که{ هیونجون به دلیل نداشتن وضعیت روحی خوب تا چند ماه از فعالیت های گروه کناره گیری میکنه} کمپانی و اعضا قضیه همتا رو میدونن]
وقتی رسیدم وارد کمپانی شدم و بعدشم اتاق یانگ هیون سوک:
هیو: سلام، حالتون چطوره؟
سوک: سلام، خوبم، تو چی،حالت خوبه؟ همتا هم؟
هیو: خوبم، همتا هم که مثل همیشه.
سوک: خوب میشه نگران نباش.
هیو: با من چیکار داشتین؟
سوک: میدونی که چند روز دیگه مراسم ماماست؟
هیو: اره، اما خب فرقی نداره چون شما این مراسم رو تحریم کردین.
سوک: من به خاطر مشکلم با لی سومان اون کار رو کردم الانم که تو زندانه و فردا هم چشم از این دنیا بر میداره، اما الان میخوام این تحریم رو بردارم.
(بعد اینکه هیونجون تمام کارهایی که لی سومان انجام داده بود رو با مدرک در شبکه های مجازی پخش کرد. لی سومان به دلیل
داشتن دو قتل و یک قتل نا موفق به اعدام محکوم شد و فردا روز اعدام لی سومان است و اکنون رئیس اس ام، مدیر عامل قبلی این کمپانی است.)
هیو: خب این ها چه ربطی به من دارن؟
سوک:....
لطفا و خواهشا کامنت فراموش نشه لاوا❤️
پارت 82
5 ماه بعد...
#هیونجون
طبق معمول ساعت 6 صبح بیدار شدم و آماده شدم و رفتم بیمارستان. از اون موقع تا الان فقط انگشتشو تکون میده....
روی صندلی کنار تختش نشستم و دستشو گرفتم... 5 ماهم گذشت، نمیخوای بیدار شي ببینی چی شده؟...
گوشیم زنگ خورد. مامان همتا بود.جواب دادم: سلام. خوبین؟
مامان ه: سلام، ممنون. حال همتا چطوره؟
هیو: مثل همیشه
مامان ه: مراقب دخترم باش، لطفا.
هیو: بله،چشم.
مامان ه: ممنونتم
هیو: من از شما ممنونم، که بهم اعتماد کردید.
مامان ه: مزاحمت نمیشم، خدافظ
هیو: خدافظ
[بعد اون ماجرا، سیم کارت همتا رو روی یه گوشیه دیگه زدم و به مامانش زنگ زدم و چون کره ای بلد نبودن و منم فارسی به داداشش که به انگلیسی مسلط بود همه چی رو گفتم و بعدشم کاراشون رو انجام دادم و اومدن کره و بعد یک ماه که مامانش بهم اعتماد کرد، رفتن و به خاطر اینکه بتونم با مامانش صحبت کنم، فارسی رو در حد احوال پرسی یاد گرفتم]
دکترش اومد تو اتاق و گفت: اگه ببینه هر روز اینجایی و...حتما بعد اینکه بهوش بیاد، سریع بله رو بهت میگه.
هیو: کاشکی...
بعد اینکه همتا رو چکاب کرد گفت: آ... فعلا خدافظ.
چند دقیقه بعد رفتن دکتر گوشیم زنگ خورد، یانگ هیون سوک بود، جواب دادم:سلام، کاری داشتین؟
سوک: سلام. بیا کمپانی
هیو: چشم.
گوشی رو قطع کردم و از بیمارستان اومدم بیرون و سوار ماشین شدم و به سمت کمپانی رفتم.[کمپانی بهم گفت که بهم 6 ماه استراحت میده، به خاطر همین قراردادم رو تمدید کردم و اعضا هم همینطور و اونها به کارشون ادامه میدن ولی من نه و کمپانی بیانه داده که{ هیونجون به دلیل نداشتن وضعیت روحی خوب تا چند ماه از فعالیت های گروه کناره گیری میکنه} کمپانی و اعضا قضیه همتا رو میدونن]
وقتی رسیدم وارد کمپانی شدم و بعدشم اتاق یانگ هیون سوک:
هیو: سلام، حالتون چطوره؟
سوک: سلام، خوبم، تو چی،حالت خوبه؟ همتا هم؟
هیو: خوبم، همتا هم که مثل همیشه.
سوک: خوب میشه نگران نباش.
هیو: با من چیکار داشتین؟
سوک: میدونی که چند روز دیگه مراسم ماماست؟
هیو: اره، اما خب فرقی نداره چون شما این مراسم رو تحریم کردین.
سوک: من به خاطر مشکلم با لی سومان اون کار رو کردم الانم که تو زندانه و فردا هم چشم از این دنیا بر میداره، اما الان میخوام این تحریم رو بردارم.
(بعد اینکه هیونجون تمام کارهایی که لی سومان انجام داده بود رو با مدرک در شبکه های مجازی پخش کرد. لی سومان به دلیل
داشتن دو قتل و یک قتل نا موفق به اعدام محکوم شد و فردا روز اعدام لی سومان است و اکنون رئیس اس ام، مدیر عامل قبلی این کمپانی است.)
هیو: خب این ها چه ربطی به من دارن؟
سوک:....
لطفا و خواهشا کامنت فراموش نشه لاوا❤️
۱۸.۳k
۲۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.