منعاشقیکمافیاشدم

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم
#part_17

صورتش رو نزدیک گوشم کرد و گفت
جونگکوک:بیبی میدونی که نمیتونی از دست من فرار کنی
ا/ت:جونگکوک برای امشب کافیه
جونگکوک:بیبی فعلا که کاری نکردیم!
ا/ت: مگه قرار بود کاری کنیم؟
جونگکوک دستم رو از صورتم برداشت ا/ت امشب کاری باهات ندارم ولی باید باهام بخوابی فهمیدی یا اینکه ا/ت لباشو روی لبای من گذاشت و حرفم کامل نشد منم همراهیش کردم بعد از چند مین بعد
ا/ت:برای امشب همین ب...بوسه کافیه بعدش سریع از اتاق رفتم بیرون
ویو جونگکوک
ا/ت نمیدونی که با این کارت بیشتر منو تحریک کردی
ویو ا/ت
از اتاق جونگکوک اومدم بیرون و خواستم برم اتاق خودم که جونگکوک اومد از پشت منو بغل کرد
ا/ت:جونگکوک چیکار میکنی؟
جونگکوک:بیبی گفتم که نمیتونی از دست من فرار کنی امشب باید کنار من بخوابی
ا/ت:ولم کن جونگکوک جيغ میزنم تا تهیونگ بیاد
جونگکوک:میخوای جيغ بزنی بزن چون کسی داخل عمارت نیست
ا/ت:جونگکوک شوخی میکنی؟!
جونگکوک:مگه من باهات شوخی دارم الان میریم داخل اتاق من
ویو ا/ت
هر چی تلاش کردم بی‌فایده بود تصمیم گرفتم کاری نکنم که برخلاف میل جونگکوک باشه
ویو جونگکوک
اول ا/ت خیلی دست و پا می‌زد ولی بعدش آروم شد رفتیم داخل اتاق......
دیدگاه ها (۰)

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم #part_18جونگکوک منو گذشت روی تخت بعد خ...

....#BTS#Namjoon #jhope#Shuga#Jimin #Taehyung #Jungkook #Tah...

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم #part_16ویو جونگکوک لبام رو روی لبای ا...

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم #part_15ویو ا/ت در عمارت جونگکوک رفتم ...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

تکپارتی اسمات از تهیونگ و جونگکوک و ا،ت ا،ت ویوسلام من ا،تم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط