تک پارتی/چند پارتی یونگی
تک پارتی/چند پارتی یونگی
♬..یونگی برادرته و میفهمه سیگار میکشی..♬
ویو ات
از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی کارای لازمو کردم رفتم پایین بازم شوگا نبود ما تو بچگی مامان بابامونو از دست دادیم شوگا الان عضو بی تی اس منم بیکارم رفتیم صبحونه خوردم صبحونه تموم شد میز رو جمع کردم ظرفاشم شستم رفتم تو اتاقم جعبه سیگارم با فندکو از جیب شلوارم برداشتم جلو تلویزیون نشستم تلویزیون رو روشن کردم داشتم فیلم میدیدم
1ساعت بعد
ساعت 2 بود باید ناهار سفارش میدادم الاناس ک شوگا بیاد غذا سفارش دادم زنگ خونه خورد داشتم میرفتم یاد سیگار فندک افتادم بدو بدو رفتم برشون داشتم رفتم تو اتاقم گذاشتم تو جیب شلوارم دوباره بدو بدو رفتم درو باز کردم صبر کردم شوگا بیاد بالا در زد درو باز کردم
ات: سلام داداش قشنگم (بغلش کرد)
شوگا: سلام همیه دنیام
ات: غذا سفارش دادم تا لباساتو عوض کنی ی دوش بگیری میارن
شوگا: باش خوشگلم من برم
شوگا رفت و یه نفس عمیق کشیدم خدارو شکر نفهمید زنگ در دوباره خورد حدس زدم ک پیتزاس دروباز کردم پیتزا رو گرفتم رفتم بالا رسیدم جلو در اتاق شوگا در زدم
شوگا: بیا
ات: پیتزا هارو اوردن بیا بخوریمممم من گرسنمههههه
شوگا: باش من موهامو خشک کنم بیام
ات: باش من میرم میز رو بچینم
رفتم میز رو چیدم شوگا اومد نشست داشتیم غذا میخوردیم
ات: ساعت چند میری؟
شوگا: چهار
ات: اها
غذا رو خوردیم هردو رفتیم بخوابیم
♬..یونگی برادرته و میفهمه سیگار میکشی..♬
ویو ات
از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی کارای لازمو کردم رفتم پایین بازم شوگا نبود ما تو بچگی مامان بابامونو از دست دادیم شوگا الان عضو بی تی اس منم بیکارم رفتیم صبحونه خوردم صبحونه تموم شد میز رو جمع کردم ظرفاشم شستم رفتم تو اتاقم جعبه سیگارم با فندکو از جیب شلوارم برداشتم جلو تلویزیون نشستم تلویزیون رو روشن کردم داشتم فیلم میدیدم
1ساعت بعد
ساعت 2 بود باید ناهار سفارش میدادم الاناس ک شوگا بیاد غذا سفارش دادم زنگ خونه خورد داشتم میرفتم یاد سیگار فندک افتادم بدو بدو رفتم برشون داشتم رفتم تو اتاقم گذاشتم تو جیب شلوارم دوباره بدو بدو رفتم درو باز کردم صبر کردم شوگا بیاد بالا در زد درو باز کردم
ات: سلام داداش قشنگم (بغلش کرد)
شوگا: سلام همیه دنیام
ات: غذا سفارش دادم تا لباساتو عوض کنی ی دوش بگیری میارن
شوگا: باش خوشگلم من برم
شوگا رفت و یه نفس عمیق کشیدم خدارو شکر نفهمید زنگ در دوباره خورد حدس زدم ک پیتزاس دروباز کردم پیتزا رو گرفتم رفتم بالا رسیدم جلو در اتاق شوگا در زدم
شوگا: بیا
ات: پیتزا هارو اوردن بیا بخوریمممم من گرسنمههههه
شوگا: باش من موهامو خشک کنم بیام
ات: باش من میرم میز رو بچینم
رفتم میز رو چیدم شوگا اومد نشست داشتیم غذا میخوردیم
ات: ساعت چند میری؟
شوگا: چهار
ات: اها
غذا رو خوردیم هردو رفتیم بخوابیم
۲۳.۲k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.