ارباب کوک p

ارباب کوک p17

ویو ات

تهیونگ: خب اول بریم پاساژ خرید کنیم
ات: بریممممم
(16 مین بعد پاساژ)
منو تهیونگ از ماشین پیاده شدیم اومد کنارم و دستمو گرفت داشت به روبروش نگاه میکرد منم به دستامون نگاه کردم و بعد نگاهمو دادم به پاساژ خیلی بزرگ و خوشگل بود رفتیم داخل پاساژ چند تا نگهبان هم پیشمون بودن تک تک مغازه هارو میدیدیم از بیشتر مغازه ها خرید میکردیم هم من هم تهیونگ برای لباسای هم دیگ نظر میدادیم داشتیم قدم میزدیم
ات: نظرت چیه برا بقیه هم یچیزی بخریم؟
تهیونگ: هوم باش هرچی تو بگی
ات: میسیییی
ات: عه تهیونگ یه مغازه اینه فروشی اونجاس
تهیونگ: فهمیدم برم
رفتیم یه اینه خیلی قشنگ خریدیم
تهیونگ: الان باید بریم شیر موز با کتاب و یه کفش با لژ خیلی زیاد
ات: شیر موز؟
تهیونگ: اره برای جونگکوک
ات: شیرموز دوست داره؟
تهیونگ: عاشق شیرموز
ات: هوم جالب
رفتیم همه اون چیزایی که تهیونگ گفت رو خریدیم دیگ کاری نداشتیم رفتیم خریدارو گذاشتیم تو ماشین خودمونم سوار ماشین شدیم
تهیونگ: بستنی دوست داری؟
ات: من عاشق بستنیم اخه کیه که بستنی دوست نداشته باشه
تهیونگ خب بریم بستنی بخریمممم
دیدگاه ها (۷)

ارباب کوک p18ویو ات5مین بعد رسیدیم به یک بستنی فروشی تهیونگ:...

تک پارتی/چند پارتی یونگی♬..یونگی برادرته و میفهمه سیگار میکش...

ارباب کوک p16تهیونگ از اتاق ات اومدم بیرو رفتم پایین همه تو ...

ارباب کوک p15ویو ات جونگکوک و جین هم اومدن پایین نشستیم سر م...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۶

#𝓖𝓲𝓻𝓵_𝓶𝓸𝓯𝓲𝓪𝓟18 ویو کوکداشتیم توی پاساژ میگشتیم که یهو چشمم خ...

پارت ۸ویو سوکجین: رفتیم داخل رستوران. جنگکوک: بچه ها چی میخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط