یوری بله

یوری :بله

یوری دستش رو گذاشت روی دست یونگ شیک

یوری رقصی بلد نبود چون تاحالا به جشنی نرفته بو

وقتی داشتن میرقصیدن یوری پاش رو اشتباهی میذاشت روی پای یونگ شیک و رفت عقب

یوری : ببخشید من بلد نیستم رقص

یونگ شیک : اشکالی نداره

موقع غذا رسید

دختری که می‌خواست با یونگ شیک ازدواج کنه شراب رو ریخت روی یوری ، تمام لباس یوری پر از شراب شده بود وبوی شراب گرفته بود

یونگ شیک دست یوری رو گرفت

یونگ شیک :خواهرم برای مدتی به خارج رفته میتونی یکی از لباساش رو بپوشی

وارد اتاق شدن 😇

یوری:ولی ممکنه خواهرت دوست نداشته باشه از لباساش استفاده کنم

یونگ شیک :ولی نمیتونی با لباس شرابی بری تو جشن

یونگ شیک :خواهرم هم العان نیست

پارت ۳ 😇
دیدگاه ها (۰)

یوری :ممنون میخواستن برن خانه💫یوری داشت دنبال یونگ شیک می‌گ...

مامان بابای من با کشتن دیگران پول در میارن . ولی جدا از کارش...

سلام من یوری هستم .۱۶ سالمه توی یک امارت بزرگ زندگی میکنم .ب...

پارت : ۲۰

پارت : ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط