دزد عاشق
p4
توش نوشته بود که
سلام سوجین برات ی ماموریت دارم برو و مادر پارک جیمین رو به قتل برسون
دلیلش رو بهت حضوری میگم تو نامه نمیشه گفت
ا.ت: پارک جیمین!؟؟ این دیگه کیه؟
ا.ت
بیخیالش شدم و رفتم کلید رو از کشو ها پیدا کنم پیداش کردم و در رو باز کردم رفتم حموم و خودمو شستم اومدم بیرون موهامو خشک کردم و لباس راحتی پوشیدم و جامو رو زمین انداختم و خوابیدم
الکس: قربانننن
جیمین: باز چته
الکس: قاتل اصلی رو پیدا کردیممممم آدرسش رو هم پیدا کردم ولی اگه بفهمید کیه باورتون نمیشه
جیمین: کیه که باعث قتل مادر من شده ببینم
جیمین: چیییییی یعنی چیییی امکان نداره این سوجینه؟
الکس: بله قربان
جیمین: خب از اونجایی که ی برادر زاده داره فک میکنم عزیز ترینش باشه همون که عزیزترین منو کشت منم عزیزترینش رو میکشم
خیلی خب آدرسش رو بده
الکس: بفرمایید قربان
جیمین
سوار ماشین شدم و راه افتادیم
و بعد از چند دقیقه رسیدیم وارد شدیم و هیچکی خونه نبود خیلیم خوب رفتم توی اتاق ها و دیدم ی دختر خیلی کیوت سگییییی خوابیده روی زمین
تفنگم رو گذاشتم روی سرش که یهو از خواب بیدار شد ضربان قلبش رو میتونستم حس کنم که چقدر ترسیده ولی اینا برام مهم نبود الان کشتنش برام مهم بود به بادیگاردا اشاره کردم و سریع با ی آمپول بیهوشش کردن و بردنش توی ماشین بردیمش توی خونه ی من و انداختیمش توی زیرزمین و بستنش به صندلی دهنشم بستم با ی چسب تا وقتی بیدار شد داد و بیداد نکنه بعد از چند دقیقه کم کم چشماش رو باز کرد و بهم ی نگاه انداخت
ا.ت:(هممم همممممممممم) (چی از جونم میخوای؟)
جیمین: چی میگی بچه؟
دهنشو باز کردم
( نکته برای بعضی از فرشته ها که میان میگن چرا مگه جیمین نمیخواست از توی مدرسه ا. تو بدزده فرشته هام جیمین اینجا نظرش عوض شده)
ا. ت: چی از جونم میخواییی؟
جیمین: امم شاید کشتنت
ا.ت: خفه شو ( خودت خفه شو)
جیمین: هه اصلا میدونی من کیم؟
ا.ت: نه وشما کی باشی که اینقدر ادعات میاد؟
جیمین: عهه خانم شجاع من بزرگترین مافیای آسیام
ا. ت: من بزرگترین مافیای( آسیام ادعاشو در میاره)
جیمین: که اینطور پس میخوای ثابت کنم بهت؟
ا. ت: بیا ثابت کن اقای مافیا
جیمین: ( پوزخند)
ا. ت
داشت پوزخند میزد که یهوــــــــ
دوسش داشتین جوجو ها؟ 🥲
امیدوارم که خوشتون اومده باشه 🙂
میدونی میتونی با قرمز کردن اون لایک چقدر منو اکلیلی کنی جوجو؟ 🥺
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.