هاناکی
«هاناکی»
«پارت۱۳»
پ/ا: مجبورم نکن همین کارو با ا/ت هم بکنم
جین سو: اون چه گناهی کرده
پ/ا: چون تو اون صحنه رو دیدی و حاضر نیستی بری امریکا ممکنه بکشمش هم اونو هم خودتو حالا تصمیم تو بگیر یا هر دو تون کشته میشن یا هردو زنده میمونین
جین سو....... من نمیتونم برم باید بمونم و از اون عوضی انتقام بگیرم
اما اگه من بمونم ات و میکشه قول میدم ...... قول میدم وقتش که برسه بر میگردم و ازت انتقام میگیرم
«««««««««««(زمان حال)
سونگ بین همون جین سو بود وقتی اون اتفاق افتاد ۱۵ سالش بود
جین سو.......من به خاطر اینکه انتقام بگیرم و ات و ببینم برگشتم کره اون نه تنها مادرمو کشت ات هم مجبور کرد که با اون تهیونگ ازدواج کنه معلوم نیست چقدر زیر دست اون عوضی ( پدرش) زجر کشیده
«««««««««««««««««ا
ات.......بعد از ملاقات با سونگ بین برگشتم خونه تلویزیون و روشن کردم و فیلم کذاشتم داشم نگاه میکردم که یهو احساس سنگینی بهم دست دادرفتم سمت دستشویی و شروع کردم به سرفه کردن دستمو از جلوی دهنم بردم کنار بهش نگاه کردم ......خون بود.....به همراه گل ......اشک تو چشمام جمع شد
ات........میدونستم........ میدونستم اون به من حسی نداره پس من.......قراره اینجوری .......بمیرم
ات روی صندلی دستشویی نشسته بود
ات: چرا من ...... چرا من... حداقل بهتر از اینه که زیر دست اون عوضی بمیرم
حداقل میتونم قبل از مرگم چهره تهیونگ و ببینم البته شاید
ات سرشو پایین انداخته بود و فقط بی صدا اشک میریخت چون کسی نبود که دلش به حال ات بسوزه بلند شد و با مشت به اینه دستشویی زد از دستش قطره قطره خون میچکید به خودش تو اینه دستشویی نگاه کرد و لبخند زد و بلند میخندید هم میخندید هم گریه میکرد دلش به حال خودش میسوخت چون نمیخواست کسی از این موضوع که چه بلایی سرش اومده و قراره بمیره خبر دار بشه زود تمام خورده شیشه ها رو جمع کرد دست خونیشو زیر اب شست و زد عفونی کرد و پانسمانش کرد ....... اما هنوز داشت اشک میریخت
ات: گریه نکن کسی نیست دلش به حالت بسوزه کیم ات
اما بازم داشت اشک میریخت ات به خودش سیلی زد و گفت
ات: بهت گفتم گریه نکن
که یهو صدای کلید انداختن اومد تهیون داشت میومد داخل عطر زود رفت توی اتاقش و درو هم بست نمیخواست تهیونگ اونو تو همچین وضعی ببینه درد تکیه داده بود جلوی در نشست و زانوهاشو بغل کرد و همینجوری اشک میریخت در حالی که گریه میکرد کف اتاق خوابش برد
و.......
«پارت۱۳»
پ/ا: مجبورم نکن همین کارو با ا/ت هم بکنم
جین سو: اون چه گناهی کرده
پ/ا: چون تو اون صحنه رو دیدی و حاضر نیستی بری امریکا ممکنه بکشمش هم اونو هم خودتو حالا تصمیم تو بگیر یا هر دو تون کشته میشن یا هردو زنده میمونین
جین سو....... من نمیتونم برم باید بمونم و از اون عوضی انتقام بگیرم
اما اگه من بمونم ات و میکشه قول میدم ...... قول میدم وقتش که برسه بر میگردم و ازت انتقام میگیرم
«««««««««««(زمان حال)
سونگ بین همون جین سو بود وقتی اون اتفاق افتاد ۱۵ سالش بود
جین سو.......من به خاطر اینکه انتقام بگیرم و ات و ببینم برگشتم کره اون نه تنها مادرمو کشت ات هم مجبور کرد که با اون تهیونگ ازدواج کنه معلوم نیست چقدر زیر دست اون عوضی ( پدرش) زجر کشیده
«««««««««««««««««ا
ات.......بعد از ملاقات با سونگ بین برگشتم خونه تلویزیون و روشن کردم و فیلم کذاشتم داشم نگاه میکردم که یهو احساس سنگینی بهم دست دادرفتم سمت دستشویی و شروع کردم به سرفه کردن دستمو از جلوی دهنم بردم کنار بهش نگاه کردم ......خون بود.....به همراه گل ......اشک تو چشمام جمع شد
ات........میدونستم........ میدونستم اون به من حسی نداره پس من.......قراره اینجوری .......بمیرم
ات روی صندلی دستشویی نشسته بود
ات: چرا من ...... چرا من... حداقل بهتر از اینه که زیر دست اون عوضی بمیرم
حداقل میتونم قبل از مرگم چهره تهیونگ و ببینم البته شاید
ات سرشو پایین انداخته بود و فقط بی صدا اشک میریخت چون کسی نبود که دلش به حال ات بسوزه بلند شد و با مشت به اینه دستشویی زد از دستش قطره قطره خون میچکید به خودش تو اینه دستشویی نگاه کرد و لبخند زد و بلند میخندید هم میخندید هم گریه میکرد دلش به حال خودش میسوخت چون نمیخواست کسی از این موضوع که چه بلایی سرش اومده و قراره بمیره خبر دار بشه زود تمام خورده شیشه ها رو جمع کرد دست خونیشو زیر اب شست و زد عفونی کرد و پانسمانش کرد ....... اما هنوز داشت اشک میریخت
ات: گریه نکن کسی نیست دلش به حالت بسوزه کیم ات
اما بازم داشت اشک میریخت ات به خودش سیلی زد و گفت
ات: بهت گفتم گریه نکن
که یهو صدای کلید انداختن اومد تهیون داشت میومد داخل عطر زود رفت توی اتاقش و درو هم بست نمیخواست تهیونگ اونو تو همچین وضعی ببینه درد تکیه داده بود جلوی در نشست و زانوهاشو بغل کرد و همینجوری اشک میریخت در حالی که گریه میکرد کف اتاق خوابش برد
و.......
- ۶.۸k
- ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط