مافیای من ♡
مافیای من ♡
پارت ۲
رفتم حموم از حموم امدم بیرون و اماده شدم لباسی که ات بهم کادو داده بود رو پوشیدم داشتم موهام رو صاف میکردم که یهو جونگ کوک با گریه و عصبانیت وارد اتاق شد رفتم پیشش نشستم اشکاشو پاک کردم برای اینکه بخنده بهش گفتم اوپااا برگشت یکی زد تو سرم 😒😒
گفتم عه چرا میزنی بگو دردت چیه؟؟
ویو جونگ کوک
حالم بد بود امروز هم مثل هر روز داشتم میا رو تعقیب میکردم که دیدم رفت رو صندلی نشست کنار یه پسر و بغلش کرد پسره سرش رو بوسید داشتم از درون نابود میشدم امدم برم پسره رو بزنم که یهو وایسادم اگه میا منو میدید معلوم نبود چه فکری میکرد دستم رو محکم زدم داخل دیوار و برگشتم خونه امدم داخل اتاق تهیونگ چون اون بهترین دوستمه بهش قضیه رو گفتم تهیونگ بغلم کرد و گفت نگران نباش اوپاا یه روزی به عشقت میرسی همین طور که داشت موهام رو نوازش میکرد خوابم برد که تهیونگ داد از پاشوو اوپا باید اماده شی😂😂
رفتم اماده شدم با ته رفتیم داخل سالن و بقیه رو صدا زدیم اوناهم امدن با هم رفتیم و سوار ماشینامون شدیم و راه افتادیم
پارت ۲
رفتم حموم از حموم امدم بیرون و اماده شدم لباسی که ات بهم کادو داده بود رو پوشیدم داشتم موهام رو صاف میکردم که یهو جونگ کوک با گریه و عصبانیت وارد اتاق شد رفتم پیشش نشستم اشکاشو پاک کردم برای اینکه بخنده بهش گفتم اوپااا برگشت یکی زد تو سرم 😒😒
گفتم عه چرا میزنی بگو دردت چیه؟؟
ویو جونگ کوک
حالم بد بود امروز هم مثل هر روز داشتم میا رو تعقیب میکردم که دیدم رفت رو صندلی نشست کنار یه پسر و بغلش کرد پسره سرش رو بوسید داشتم از درون نابود میشدم امدم برم پسره رو بزنم که یهو وایسادم اگه میا منو میدید معلوم نبود چه فکری میکرد دستم رو محکم زدم داخل دیوار و برگشتم خونه امدم داخل اتاق تهیونگ چون اون بهترین دوستمه بهش قضیه رو گفتم تهیونگ بغلم کرد و گفت نگران نباش اوپاا یه روزی به عشقت میرسی همین طور که داشت موهام رو نوازش میکرد خوابم برد که تهیونگ داد از پاشوو اوپا باید اماده شی😂😂
رفتم اماده شدم با ته رفتیم داخل سالن و بقیه رو صدا زدیم اوناهم امدن با هم رفتیم و سوار ماشینامون شدیم و راه افتادیم
۳۱.۳k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.