فیک کوک پارت آخر

فیک کوک پارت آخر 😊
یونا
با سردرد عجیبی از جام بلند شدم داخل یه اتاق بودم نکنه بهم تجاوز کرده باشه میخواستم جیغ بزن که کوکو دیدم
+من چرا اینجام (گریه )
-گریه نکن یونا
+چرا دست از سرم برنمیداری
-یونا سوال ازت میپرسم جواب بده
+چی میخوای
-چرا ترکم کردی من انقدر عاشقت بودم که خودت هم نفهمیدی
+چون ما بدرد هم نمیخوریم
-چرا(داده عصبی )مگه چیکار کردم
+نمیشه یه خدمتکار سطح پایین با یه مرد پولدار سطح بالا عاشق هم بشن
-چه ربطی داره مهم این هست باید همو دوست داشته باشیم
+مامانت چی به نظرت مامانت میزاره که ما باهم باشیم
-اره میزاره
+تو از کجا میدونی
-چون من به مامانم همچیو گفتم مامانم هم قبول کرد ولی تو گذاشتی رفتی(گریه )
یونا
وقتی دیدم داره گریه میکنه پشیمون شدم که ترکش کردم سریع بغلش کردم
+هیششش مرد که گریه نمیکنه
-انقدر دوست داشتم که حاضر بودم بمیرم (خدا نکنه 😂)
-میای باز دوباره یه زندگی جدید بسازیم
+اره ولی یه چیزی هست
-چه مشکلی هست
+من حا..
-خودم میدونم
+از کجا میدونی که من حامله هستم (شک)
-پیامه سونا دوستتت
+ای شیطون (خندههه)
-خنده
۵سال بعد
یونا و کوک یک پسر خوشگل گیرشون میاد
+کوک کوک کوک سریع بیا (داد )
-اومد چی شده
+من حامله هستم (گریه )
!مامان قرار یه خواهر داشته باشم (لحنه بچهگونه )
پایان
دیدگاه ها (۱۷)

تیزر

فیک ١

فیک کوک۱۴دیدم یونا بیهوش تو بغله یوهان سریع یونا از یوهان جد...

فیک کوک ۱۳سونا برام بیبی چک آورد بعد از چند دقیقه دوتا خط شد...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟖عشق مافیا چند روز بعد ویو یونا میدونم دارم به جونگ کوک...

رمان j_k

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط