Love

Love:
اخر Part5
ات " داداشی خدانکنه اره خوبم
سوهو " خداروشکر ات هممونو نگران کردی
ات " ببخشید بچه ها
جونگکوک " بیا آبتو بخور
خیلی سرد گفتم " ممنون
که دیدم جونگکوک جا خورد
جونگکوک " بچه ها میشه برین بیرون میخوام با ات حرف بزنم
که سوبین همرو بیرون برد
جونگکوک " ببین ات من معذرت میخوام هققققق ببخشید وقتی اون عکسارو دیدم خون جلوی چشامو گرفته بود ولی همشون فیک بود هقققق ...... منو ببخش خواهش میکنم
ات " هه تازه فهمیدی من بی‌تقصیر اره من که بهت گفتم کاری نکردم ولی تو بهم چی گفتی منو از خونه خودم پرت کردی بیرون متاسفم ولی قابل بخشش نیستین آقای جئون
جونگکوک " ات خواهش میکنم التماست میکنم ب پات می‌افتم فقط منو ببخش بدون تو نمیتونم زندگی کنم فقط یه فرصت بده بهم هقققققق
ات " چون پسر خوبی هستی یه فرصت کوچولو بهت میدم
جونگ کوک" ات خیلی دوست دارم ..
*پایان*
دیدگاه ها (۳)

رمان ارباب عاشق✨️شخصیت ها: مین شوگا : یه پسر سرد و خشن . ۳۰ ...

ارباب عاشق ✨️Part 1 ویو ات [ساعت ۸ صبح]: چون تو بالکن خوابید...

Love:Part 4جونگ کوک " ممنون هق ...خدایا شکرت بهم برشون گردون...

Love:Part3با دست طرف خون تو رگام یخ بست همون دستی که توش حلق...

ᵖ3

عشق چیز خوبیه پارت سه دستو و پاهام بسته شده بودن نمیتونستم ک...

ویو ات اخه چرا انقدر از این کلمه متنفره همینژوری داشتم میدوی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط