لیا
لیا
درسته من یه زمان عاشقش بودم وای اون خیانت کرد الان هم میخواد که من برگردم به رابطه ای که توش یه هرزس.
بار اول که زنگ زد رد تماس زدم
اما دوباره زنگ زد
تهیونگ من یه دقیقه برم جواب بدم بیام
جیمین اوکی برو
...........
لیا سلام ددی
تهیونگ بهت گفتم دیگه با این اسم صدام نزن حالم بد میشه
لیا پس چی صدات کنم عشقم،چاگی،بیبی کدوم و صدا کنم عزیزم؟
تهیونگ اه لیا تمومش کن رابطه ی ما خیلی وقته تموم شده ولی تو اصرار داری
لیا یعنی تو نمیخوای با هم باشیم
تهیونگ چرا یه زمان عاشقت شدم ولی تو خرابش کردی
لیا هر چیزی رو میشه درست کرد
تهیونگ ولی نه رابطه ی مارو
لیا پس پای این کارت وایمیسی ؟
تهیونگ منظورت چیه لیا
لیا بهت فرصت میدم یا برمیگردی یا اتفاقی برات می افته که تا حال فکرشم نکردی
تهیونگ.........
لیا حتی میتونه دوستات و اون دختره ی هرزه باشه
تهیونگ اون مثل تو نی
لیا ولی من کاری میکنم مثل من شه پس فکراتو بکن زود چون حوصله صبرو تحمل و اصلا ندارم
فعلا ددی
..............
ویو تهیونگ
اون واقعا دیوونه بود...
هرکاری از دستش بر میاد هیچ ترسی از هیچکی نداره
نمی دونم قبول کنم یا نه
پا بزارم رو قلبم تا از عشقم مراقبت کنم
گیج بودم تا یه صدایی از بالا شنیدم تا نگاه کردم پرده تکون خورد و رفت
ویو ات
خواب بودم تا بیدار شدم دیدم صدای صحبت میاد
از بالا نگاه کردم که دیدم تهیونگ داره صحبت میکنه
انگار داشت با لیا حرف میزد
میخواستم حوری که نبینه به حرفاش گوش بدم دروغ بگم خیلی کنجکاو بودم که دیدم بالا سرشو نگاه کرد منم سریع قایم شدم
که صدای در اومد
ات بفرمایین تو
که نهیونگ اومد تو
ات عه..س..لام
تهیونگ خب من حواسم به تلفن نبود میشه بهم بگی چیا گفت؟
ات م....ن
تهیونگ پس کی بود پشت پنجره؟
ات من..ن که نبو...دم
ته۰یونگ بله شما نبودی
ات من برم اتاقم بخوابم
تهیونگ نه همینجا بخواب
ات توام پیشم میخوابی ؟
تهیونگ خوشت میاد؟ با پوزخند
خودم میرم پیش جیمین
رفتو درم بست
.......
تهیونگ
رفتم پایین پیش بچه ها
جیمین تهیونگ ازت خواسته ای دارم
تهیونگ قلوپی از الکل رو خورد گفت چیه بگو
جیمین میخوام هفته بعد عروسی رو بگیرم میخوام تو دنبال کارا باشم
تهیونگ لبخند تلخی زد و گفت حواسم هست
زیر لب گفت باید بررسی کسی رو آماده کنم که دوسش دارم چه با حال با پوزخند
جیمین ممنون برید بخوابید که صبح برید دنبال کارا
ویو جونکوک
واقعا حال تهیونگ خوب نبود تا حالا اینجور ندیده بودمش
جوری عاشق شده که دیگه میشه گفت شده مجنون شده
اون واقعا عاشق ات شده بود
از بچگی هم همین بود نمیتونست حرف دلشو بگه یعنی بلد نبود
(بچه ها حوصله ندارم پس فلش بک میزنم به عروسی و از همه یه ویو میزارم )
درسته من یه زمان عاشقش بودم وای اون خیانت کرد الان هم میخواد که من برگردم به رابطه ای که توش یه هرزس.
بار اول که زنگ زد رد تماس زدم
اما دوباره زنگ زد
تهیونگ من یه دقیقه برم جواب بدم بیام
جیمین اوکی برو
...........
لیا سلام ددی
تهیونگ بهت گفتم دیگه با این اسم صدام نزن حالم بد میشه
لیا پس چی صدات کنم عشقم،چاگی،بیبی کدوم و صدا کنم عزیزم؟
تهیونگ اه لیا تمومش کن رابطه ی ما خیلی وقته تموم شده ولی تو اصرار داری
لیا یعنی تو نمیخوای با هم باشیم
تهیونگ چرا یه زمان عاشقت شدم ولی تو خرابش کردی
لیا هر چیزی رو میشه درست کرد
تهیونگ ولی نه رابطه ی مارو
لیا پس پای این کارت وایمیسی ؟
تهیونگ منظورت چیه لیا
لیا بهت فرصت میدم یا برمیگردی یا اتفاقی برات می افته که تا حال فکرشم نکردی
تهیونگ.........
لیا حتی میتونه دوستات و اون دختره ی هرزه باشه
تهیونگ اون مثل تو نی
لیا ولی من کاری میکنم مثل من شه پس فکراتو بکن زود چون حوصله صبرو تحمل و اصلا ندارم
فعلا ددی
..............
ویو تهیونگ
اون واقعا دیوونه بود...
هرکاری از دستش بر میاد هیچ ترسی از هیچکی نداره
نمی دونم قبول کنم یا نه
پا بزارم رو قلبم تا از عشقم مراقبت کنم
گیج بودم تا یه صدایی از بالا شنیدم تا نگاه کردم پرده تکون خورد و رفت
ویو ات
خواب بودم تا بیدار شدم دیدم صدای صحبت میاد
از بالا نگاه کردم که دیدم تهیونگ داره صحبت میکنه
انگار داشت با لیا حرف میزد
میخواستم حوری که نبینه به حرفاش گوش بدم دروغ بگم خیلی کنجکاو بودم که دیدم بالا سرشو نگاه کرد منم سریع قایم شدم
که صدای در اومد
ات بفرمایین تو
که نهیونگ اومد تو
ات عه..س..لام
تهیونگ خب من حواسم به تلفن نبود میشه بهم بگی چیا گفت؟
ات م....ن
تهیونگ پس کی بود پشت پنجره؟
ات من..ن که نبو...دم
ته۰یونگ بله شما نبودی
ات من برم اتاقم بخوابم
تهیونگ نه همینجا بخواب
ات توام پیشم میخوابی ؟
تهیونگ خوشت میاد؟ با پوزخند
خودم میرم پیش جیمین
رفتو درم بست
.......
تهیونگ
رفتم پایین پیش بچه ها
جیمین تهیونگ ازت خواسته ای دارم
تهیونگ قلوپی از الکل رو خورد گفت چیه بگو
جیمین میخوام هفته بعد عروسی رو بگیرم میخوام تو دنبال کارا باشم
تهیونگ لبخند تلخی زد و گفت حواسم هست
زیر لب گفت باید بررسی کسی رو آماده کنم که دوسش دارم چه با حال با پوزخند
جیمین ممنون برید بخوابید که صبح برید دنبال کارا
ویو جونکوک
واقعا حال تهیونگ خوب نبود تا حالا اینجور ندیده بودمش
جوری عاشق شده که دیگه میشه گفت شده مجنون شده
اون واقعا عاشق ات شده بود
از بچگی هم همین بود نمیتونست حرف دلشو بگه یعنی بلد نبود
(بچه ها حوصله ندارم پس فلش بک میزنم به عروسی و از همه یه ویو میزارم )
۲۴.۰k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.