⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡
⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡
☆عمارت☆
پارت :11
ا.ت : مامان با دوستم رفتم رستوران اونجا یه
چیزی کوفت کردم نگران نباش گشنه نیستم
مامان : برگردی خونه بگی من گشنم خودم
دارت میزنم از الان بگم اگه برگردی بگی من
گشنم هیچی نداریم ها هیچی
ا.ت : باشه مامان آروم باش من گشنه نیستم
و بدون اینکه منتظر جوابش باشم با دو از
خونه زدم بیرون،جولیا گفته بود وقت نداره
برای ارایشم پیشم بیاد،منم دارم تنها به سمت
ارایشگاه دوستم میرم،راستش ارایشگاهش
میشه گفت حرفه ای ترین ارایشگاهی هستش
که من میشناسم،چون نزدیک خونه بود پیاده رفتم
رسیدم و رفتم تو که با چهره خندون یودا
مواجه شدم،همینکه منو دید یورش اورد
سمتم و منو سفت بغلم کرد،و کل صورتمو
با بوساش داشت آبیاری میکرد
☆عمارت☆
پارت :11
ا.ت : مامان با دوستم رفتم رستوران اونجا یه
چیزی کوفت کردم نگران نباش گشنه نیستم
مامان : برگردی خونه بگی من گشنم خودم
دارت میزنم از الان بگم اگه برگردی بگی من
گشنم هیچی نداریم ها هیچی
ا.ت : باشه مامان آروم باش من گشنه نیستم
و بدون اینکه منتظر جوابش باشم با دو از
خونه زدم بیرون،جولیا گفته بود وقت نداره
برای ارایشم پیشم بیاد،منم دارم تنها به سمت
ارایشگاه دوستم میرم،راستش ارایشگاهش
میشه گفت حرفه ای ترین ارایشگاهی هستش
که من میشناسم،چون نزدیک خونه بود پیاده رفتم
رسیدم و رفتم تو که با چهره خندون یودا
مواجه شدم،همینکه منو دید یورش اورد
سمتم و منو سفت بغلم کرد،و کل صورتمو
با بوساش داشت آبیاری میکرد
۵.۹k
۱۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.