part⁴¹
part⁴¹
جئون پشت در ایستاده بود به صدای گریه ات گوش میداد، وجدانش آزرده بود. اما تنها چیزی که میتونست قانع و امید وارش کنه آینده اش به عنوان رییس جمهور بود! تمام زحماتش فقط برای حذف موارد فرعی و استواری بر سلطنت بود. در این راه باید فردی سنگ دل و جدی باشه اما همین الان به خاطر ازرده کردن ات و حرفایی که بهش زده شد احساس خامی میکرد و تنها کاری که میتونست بکنه تنها گذاشتن ات بود
³minutes later
یک زن احساساتش را با موهایش نشان میدهد عاشق باشد موهایش را رها میکند؛؛؛غمگین که باشد موهایش رو همچون گردنی با کش بر دار میزند؛؛؛؛با حوصله که باشد میبافد و سراسر عشق میدهد؛؛؛؛عصبانی که باشد جمعش میکند و هنگامی که دل شکسته باشد اولین چیزی که مزاحم است موهایش است...
دخترک قیچی رو کنار گذاشت و در آینه به خودش خیره شد و لبخندی سراسر درد زد و به زلف هایی که تا چند لحظه پیش احساس میشد نگاه کرد. هر نفسی که میکشید طاقت فرسا بود!
اما پشت هر زندگی انگیزه ای هست و تا زمانی که به انگیزه نرسیدی نباید ببازی!
Tomorrow ⁹:¹⁹
به کناره استخر تکیه داد بود و گاهی خودش رو به دست آب میسپرد ؛ حسی که در اون لحظه داشت آرامشی بود که از کودکی در به در دنبالش میگشت
Flash back_¹⁹ years ago
آرد رو توی صورت مادرش ریخت و شروع به خنديدن کرد
مامان ات: به چی میخندی شیطون!* جدی که سرتاسر از خنده بود
+به تو مامانی*با حالت بچگانه
مامان: باشه خانوم ات برات دارم
بابای ات: خواستین یک کیک درست کنین آشپزخونه رو از بین بردین
+بابا اینقدر قر نزن*با حالت بچگانه
بابا ات: من قر میزنم؟ باشه اومدم که بهت نشون بدم من کیم!
خنده های خانواده ی سه نفره در خونه پیجیده بود، صحناتی که مملو از عشق و آرامش بود ، قدرت ع
محبت رو نشون میداد؛ نگاه های عاشقانه ی پدر و مادر به هم و دخترشون. فضای گرم خانواده که در راحتی غرق بود اما این صحنات تا کی ماندگار بود؟
Flash right_ ویو ات
صدای واق واق کردن بم و باز شدن در پارکینگ آرامشی که داشتم بهم زد. به در چشم دوختم .کمی گذشت که ماشین کوک وارد حیاط شد . از ماشین پیاده شد و به سمت عمارت رفت که متوجه حضورم شد.
شرایط:
follow:²⁸⁵
like:³⁹
جئون پشت در ایستاده بود به صدای گریه ات گوش میداد، وجدانش آزرده بود. اما تنها چیزی که میتونست قانع و امید وارش کنه آینده اش به عنوان رییس جمهور بود! تمام زحماتش فقط برای حذف موارد فرعی و استواری بر سلطنت بود. در این راه باید فردی سنگ دل و جدی باشه اما همین الان به خاطر ازرده کردن ات و حرفایی که بهش زده شد احساس خامی میکرد و تنها کاری که میتونست بکنه تنها گذاشتن ات بود
³minutes later
یک زن احساساتش را با موهایش نشان میدهد عاشق باشد موهایش را رها میکند؛؛؛غمگین که باشد موهایش رو همچون گردنی با کش بر دار میزند؛؛؛؛با حوصله که باشد میبافد و سراسر عشق میدهد؛؛؛؛عصبانی که باشد جمعش میکند و هنگامی که دل شکسته باشد اولین چیزی که مزاحم است موهایش است...
دخترک قیچی رو کنار گذاشت و در آینه به خودش خیره شد و لبخندی سراسر درد زد و به زلف هایی که تا چند لحظه پیش احساس میشد نگاه کرد. هر نفسی که میکشید طاقت فرسا بود!
اما پشت هر زندگی انگیزه ای هست و تا زمانی که به انگیزه نرسیدی نباید ببازی!
Tomorrow ⁹:¹⁹
به کناره استخر تکیه داد بود و گاهی خودش رو به دست آب میسپرد ؛ حسی که در اون لحظه داشت آرامشی بود که از کودکی در به در دنبالش میگشت
Flash back_¹⁹ years ago
آرد رو توی صورت مادرش ریخت و شروع به خنديدن کرد
مامان ات: به چی میخندی شیطون!* جدی که سرتاسر از خنده بود
+به تو مامانی*با حالت بچگانه
مامان: باشه خانوم ات برات دارم
بابای ات: خواستین یک کیک درست کنین آشپزخونه رو از بین بردین
+بابا اینقدر قر نزن*با حالت بچگانه
بابا ات: من قر میزنم؟ باشه اومدم که بهت نشون بدم من کیم!
خنده های خانواده ی سه نفره در خونه پیجیده بود، صحناتی که مملو از عشق و آرامش بود ، قدرت ع
محبت رو نشون میداد؛ نگاه های عاشقانه ی پدر و مادر به هم و دخترشون. فضای گرم خانواده که در راحتی غرق بود اما این صحنات تا کی ماندگار بود؟
Flash right_ ویو ات
صدای واق واق کردن بم و باز شدن در پارکینگ آرامشی که داشتم بهم زد. به در چشم دوختم .کمی گذشت که ماشین کوک وارد حیاط شد . از ماشین پیاده شد و به سمت عمارت رفت که متوجه حضورم شد.
شرایط:
follow:²⁸⁵
like:³⁹
۱۸.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.