p79
ات: حتما بازم افتاده زمین از تخت
ات رفت کنار تختو دید بله افتاده زمین
ات: جیمین بیاببین
جیمین: امدم
جیمین دید
جیمین: 😂😂😂
ات: عشق مامان پاشو
لوکاس: مامان چرا بیدارم کردی داشتم خواب میدیدم
ات: چه خوابی؟
لوکاس: اینکه یدونه آجی دارم داشتم بهش غذا میدادم
جیمین: ههه شایدم داشته باشی
ات: خف... یعنی ساکت شو
جیمین: مگه دیشبو یادت نمیاد؟
لوکاس: دیشب چیشد؟
جیمین: هیچی عشق بابا بیا بریم صبحونه بخوریم
رفتن صبحونه
ویو مینجی
از خواب بیدار شدم دیدم یونجون از حموم امده بیرون
مینجی: صبح بخیر
یونجون: صبح توعم بخیر عشقم بریم صبحونه؟
مینجی: لابد بدن لختتم میخوای به خدمتکار های خونه نشون بدی
یونجون: ای بابا اخه اول صبحی حسودی میکنی؟
مینجی: گمشو اون ور
یونجون: یا چته
مینجی: نمیدونم برو کنار
یونجون: دکتر گفت که ناراحت نباش
مینجی: ناراحت نیستم
یونجون: اوکی
اینا لباساشون رو پوشیدن رفتن پایین پیش پسرشون صبحونه خوردن
ویو تهیونگ
تهیونگ: عشقم؟
لوسی: هوم؟
تهیونگ: منم دلم میخواد بچه دار بشم بابا بشم مثل یونگی جیمین یونجون(جیهوپ خبر رسونده که لوکاس پسره جیمینه)
لوسی: مثلا اگه یکی بهت کادو بده این کادو رو میخوای؟
تهیونگ: اره خیلی خوب میشه
لوسی: خب برات کادو دارم
تهیونگ: چیه؟
لوسی: من باردارم
تهیونگ: شوخی خوبی نبودا(ناراحت)
لوسی: مثل اینکه یادت رفته شبه عروسی منو چوخ دادی
تهیونگ: یعنی الان بچه3ماهشه
لوسی: اره
تهیونگ: چرا بهم نگفتی
لوسی: میخواستم امروز برم تعیین جنسیت بعد بهت بگم
تهیونگ: یعنی بخاطر این بود چه نمیزاشتی باهم ***کنیم؟
لوسی: هوم
تهیونگ لوسی رو بغل میکنه تو هوا میچرخونه
لوسی: من ساعت4میرم مطب برای تعیین جنسیت
تهیونگ: باشه
لوسی: دوست داری چی باشه؟
تهیونگ: دختر
لوسی: من پسر
تهیونگ: دختر
این بحث ادامه دارد....
ویو ات اینا
جیمین: عشقمممم
ات: هااااا
جیمین: بریم لباس عروسی بخریم
ات: اوکی
لوکاس: یعنی شما عروسی نکردین
ات: چرا... میخوام تو هم ببینی عروسیمون رو
جیمین: اوهوم
(گشادیم فعال شده اینا لباس عروس گرفتن امدن خونه)
جیمین: زنگ بزنم تهیونگ بگم بیاد کره
زنگ زد
تهیونگ: الو سلام
جیمین: سلام میگم بیا کره فردا عروسی منو ات هست
تهیونگ: اووو مبارکهه پسرت چیزی نگفت
جیمین: تو از کجا میدونی
تهیونگ: جیهوپ گفت
جیمین: خبر.نگار محله..خب بیا دیگه بای
قط کردن
ویو لوسی
رفتم دکتر گفت بچت دوقلوعه یکی پسر یکی دختر
خیلی ذوق دارم به تهیونگ بگممممم
رفتم خونه
تهیونگ: چیشد عشقم
لوسی: دوقلوعه
تهیونگ: واییییی خدااا
لوسی: پسر و دختر
تهیونگ: اخیییی بمیرم براشون
تهیونگ: پاشو اماده شو باهواپیما شخصیم میریم کره عروسی جیمینه
لوسی: ایش اینا تا حالا 100بار میخواستن ازدواج کنن...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺💜
ات رفت کنار تختو دید بله افتاده زمین
ات: جیمین بیاببین
جیمین: امدم
جیمین دید
جیمین: 😂😂😂
ات: عشق مامان پاشو
لوکاس: مامان چرا بیدارم کردی داشتم خواب میدیدم
ات: چه خوابی؟
لوکاس: اینکه یدونه آجی دارم داشتم بهش غذا میدادم
جیمین: ههه شایدم داشته باشی
ات: خف... یعنی ساکت شو
جیمین: مگه دیشبو یادت نمیاد؟
لوکاس: دیشب چیشد؟
جیمین: هیچی عشق بابا بیا بریم صبحونه بخوریم
رفتن صبحونه
ویو مینجی
از خواب بیدار شدم دیدم یونجون از حموم امده بیرون
مینجی: صبح بخیر
یونجون: صبح توعم بخیر عشقم بریم صبحونه؟
مینجی: لابد بدن لختتم میخوای به خدمتکار های خونه نشون بدی
یونجون: ای بابا اخه اول صبحی حسودی میکنی؟
مینجی: گمشو اون ور
یونجون: یا چته
مینجی: نمیدونم برو کنار
یونجون: دکتر گفت که ناراحت نباش
مینجی: ناراحت نیستم
یونجون: اوکی
اینا لباساشون رو پوشیدن رفتن پایین پیش پسرشون صبحونه خوردن
ویو تهیونگ
تهیونگ: عشقم؟
لوسی: هوم؟
تهیونگ: منم دلم میخواد بچه دار بشم بابا بشم مثل یونگی جیمین یونجون(جیهوپ خبر رسونده که لوکاس پسره جیمینه)
لوسی: مثلا اگه یکی بهت کادو بده این کادو رو میخوای؟
تهیونگ: اره خیلی خوب میشه
لوسی: خب برات کادو دارم
تهیونگ: چیه؟
لوسی: من باردارم
تهیونگ: شوخی خوبی نبودا(ناراحت)
لوسی: مثل اینکه یادت رفته شبه عروسی منو چوخ دادی
تهیونگ: یعنی الان بچه3ماهشه
لوسی: اره
تهیونگ: چرا بهم نگفتی
لوسی: میخواستم امروز برم تعیین جنسیت بعد بهت بگم
تهیونگ: یعنی بخاطر این بود چه نمیزاشتی باهم ***کنیم؟
لوسی: هوم
تهیونگ لوسی رو بغل میکنه تو هوا میچرخونه
لوسی: من ساعت4میرم مطب برای تعیین جنسیت
تهیونگ: باشه
لوسی: دوست داری چی باشه؟
تهیونگ: دختر
لوسی: من پسر
تهیونگ: دختر
این بحث ادامه دارد....
ویو ات اینا
جیمین: عشقمممم
ات: هااااا
جیمین: بریم لباس عروسی بخریم
ات: اوکی
لوکاس: یعنی شما عروسی نکردین
ات: چرا... میخوام تو هم ببینی عروسیمون رو
جیمین: اوهوم
(گشادیم فعال شده اینا لباس عروس گرفتن امدن خونه)
جیمین: زنگ بزنم تهیونگ بگم بیاد کره
زنگ زد
تهیونگ: الو سلام
جیمین: سلام میگم بیا کره فردا عروسی منو ات هست
تهیونگ: اووو مبارکهه پسرت چیزی نگفت
جیمین: تو از کجا میدونی
تهیونگ: جیهوپ گفت
جیمین: خبر.نگار محله..خب بیا دیگه بای
قط کردن
ویو لوسی
رفتم دکتر گفت بچت دوقلوعه یکی پسر یکی دختر
خیلی ذوق دارم به تهیونگ بگممممم
رفتم خونه
تهیونگ: چیشد عشقم
لوسی: دوقلوعه
تهیونگ: واییییی خدااا
لوسی: پسر و دختر
تهیونگ: اخیییی بمیرم براشون
تهیونگ: پاشو اماده شو باهواپیما شخصیم میریم کره عروسی جیمینه
لوسی: ایش اینا تا حالا 100بار میخواستن ازدواج کنن...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺💜
۱۲.۷k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.