{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
پارت 21
یورام : در مورد چی حرف بزنیم تو چرا نجاتم دادی
ا،ت : خوب باید بدونم کسی که نجاتش دادم چرا میخواست خودکشی کنه
اون پسر چیزی نگفت و سرش رو پایین انداخت
ا،ت : چرا میزاری توی مدرسه اذیتت کنن
اون پسر با شنیدن این حرف از ا،ت خیلی تعجب کرد و سرش رو بلند کرد و با تعجب بهش نگاه میکرد
یورام : تو...از....کجا فهميدی
ا،ت : یه پسر جوان که نه مشکل مالی داره نه از طرف خانوادش تحت فشار باشه چه مشکل دیگه میتونی داشته باشه حالا بهم میگی چی شده
یورام : درسته نمیتونم به خانوادم چیزی بگم
ا،ت : نگران نباش خودم درستش میکنم راستی چند سالته
یورام : 14 سالمه
ا،ت : تو هنوز خیلی جوونی و یه داداش داری که از خودش بیشتر دوست داره پدر مادر چی اگه تو چیزیت میشد میدونی اونا چقدر ناراحت میشدن پس دیگه همچین کاری نکن
یورام لبخندی و از روی تخت بلند شد
یورام : خیلی ازتون ممنونم من فقد به خودم فکر میکردم
ا،ت : خواهش میکنم کاری بود که از دستم برمیومد
ا،ت نگاهی به ساعتش اش انداخت و از روی مبل بلند شد
ا،ت : من دیگه باید برم
یورام : نمیشه یکم دیگه بمونی
ا،ت : نه دیگه میرم مراقب خودت با اگه دوباره بخواهی با خودت آسيب بزنی من بازم پیدام میشه
یورام لبخندی زد و با اون چهره معصومش گفت
یورام : باشه اما بازم بیا دیدنم
ا،ت : باشه
ا،ت از عمارت خارج شد که با صدای جی هون برگشت و جلوی ا،ت ایستاد
جی هون : نمیخواهی بگید که خواستون از ما چیه
ا،ت : هر خواسته باشه قبوله
جی هون : آره فقد بگین
ا،ت : میتونی بهم پول قرض بدین
جی هون : بله حتمآ شما فقد بگین
ا،ت : پولی که میگیرم قرضه خیلی زود بهتون پس میدم
جی هون از این لحن پر غرور اون دوختر لبخندی زد و با همون لبخندی که روی لبش بود گفت
جی هون : با اینکه لازم نیست اما باشه قبوله
ا،ت : و یه چیزه دیکه مدرسه یورام رو عوض کنید
جی هون : چرا نکنه یورام چیزی گفته
ا،ت : شاید از شایدم نه ولی شما اين کارو انجام بدین
جی هون : باشه فقد نمیخواهید شماره کارت تون رو بگين
ا،ت شماره کارتش رو به جی هون داد و بعد از خداحافظی با گرفتن یه تاکسی به سمت محل مورد نظرش رفت
بعد از چند مين پیامکی به گوشیش آومد و با دیدن پیامفهميد که جی هون پولی که میخواست رو براش فرستاده
فکرای زیادی برای اون پول داشت قرار بود اون چندين برابر بشه و این کارو اون دوختر با هوشش میکرد............ادامه دارد
پارت 21
یورام : در مورد چی حرف بزنیم تو چرا نجاتم دادی
ا،ت : خوب باید بدونم کسی که نجاتش دادم چرا میخواست خودکشی کنه
اون پسر چیزی نگفت و سرش رو پایین انداخت
ا،ت : چرا میزاری توی مدرسه اذیتت کنن
اون پسر با شنیدن این حرف از ا،ت خیلی تعجب کرد و سرش رو بلند کرد و با تعجب بهش نگاه میکرد
یورام : تو...از....کجا فهميدی
ا،ت : یه پسر جوان که نه مشکل مالی داره نه از طرف خانوادش تحت فشار باشه چه مشکل دیگه میتونی داشته باشه حالا بهم میگی چی شده
یورام : درسته نمیتونم به خانوادم چیزی بگم
ا،ت : نگران نباش خودم درستش میکنم راستی چند سالته
یورام : 14 سالمه
ا،ت : تو هنوز خیلی جوونی و یه داداش داری که از خودش بیشتر دوست داره پدر مادر چی اگه تو چیزیت میشد میدونی اونا چقدر ناراحت میشدن پس دیگه همچین کاری نکن
یورام لبخندی و از روی تخت بلند شد
یورام : خیلی ازتون ممنونم من فقد به خودم فکر میکردم
ا،ت : خواهش میکنم کاری بود که از دستم برمیومد
ا،ت نگاهی به ساعتش اش انداخت و از روی مبل بلند شد
ا،ت : من دیگه باید برم
یورام : نمیشه یکم دیگه بمونی
ا،ت : نه دیگه میرم مراقب خودت با اگه دوباره بخواهی با خودت آسيب بزنی من بازم پیدام میشه
یورام لبخندی زد و با اون چهره معصومش گفت
یورام : باشه اما بازم بیا دیدنم
ا،ت : باشه
ا،ت از عمارت خارج شد که با صدای جی هون برگشت و جلوی ا،ت ایستاد
جی هون : نمیخواهی بگید که خواستون از ما چیه
ا،ت : هر خواسته باشه قبوله
جی هون : آره فقد بگین
ا،ت : میتونی بهم پول قرض بدین
جی هون : بله حتمآ شما فقد بگین
ا،ت : پولی که میگیرم قرضه خیلی زود بهتون پس میدم
جی هون از این لحن پر غرور اون دوختر لبخندی زد و با همون لبخندی که روی لبش بود گفت
جی هون : با اینکه لازم نیست اما باشه قبوله
ا،ت : و یه چیزه دیکه مدرسه یورام رو عوض کنید
جی هون : چرا نکنه یورام چیزی گفته
ا،ت : شاید از شایدم نه ولی شما اين کارو انجام بدین
جی هون : باشه فقد نمیخواهید شماره کارت تون رو بگين
ا،ت شماره کارتش رو به جی هون داد و بعد از خداحافظی با گرفتن یه تاکسی به سمت محل مورد نظرش رفت
بعد از چند مين پیامکی به گوشیش آومد و با دیدن پیامفهميد که جی هون پولی که میخواست رو براش فرستاده
فکرای زیادی برای اون پول داشت قرار بود اون چندين برابر بشه و این کارو اون دوختر با هوشش میکرد............ادامه دارد
۹۲۴
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.