میراث ابدی 💜پـارت⁷💜 کپ👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+ متاسفم.
دستشو گرفتمو بلند شدم. آنالیزگر فعال شو. بییییب. یه پسر قد بلند و تقریبا همسن داداشم. خوشتیپ ولی به پای داداشیم نمیرسه. بهش میخوره خارجی باشه. لباساش.. اوه لباساش از اون گرونا و کیابا. چشاش قهوه ای تیره. صبر کن ببینم این اینجا تنهایی چیکار میکنههه؟؟؟؟؟.......
ــ شمااااا؟؟؟؟؟؟؟
+ وانگ هستم. از چین. تاجرم. و شما؟
لهجه هم که داره......
ــ آره جون خودت. تاجرم از این لباسا نداره. درضم بار و بندیلت کو؟
تعجب کرد. آره دوستان عزیزم من مانیام دختر لیلی بانو. هیچ کسی نمیتونه به من دروغ بگه......
وانگ: خب.. خب..
ــ میگی یا کاری کنم بگی؟
وانگ: اول بگید شما کی هستید؟!
نوچ میخواد گولم بزنه. ولی حس فضولیم به عقلم غلبه کرد......
ــ مانیام نوه فرماندار آتروپاتگان. خب بنال دیگه.
اینم بگم اصلا از ادب برخوردار نیستم......
وانگ: باید قول بدی به هیچ کسی نگی!
ــ باشه باوا. بنال.
وانگ: ولیعهد پادشاه چین هستم.
یاخدا الان چه غلطی کنم چرا از اول به عقلم نرسید از شاهزاده ها باشه. خودمم حس کردم رنگم پرید. پسره خندید....
وانگ: چیشد؟
ــ هیـ.. هیچی.
وانگ: واقعا خیلی باهوشی.
ــ همه میگن. برای چی اومدین اینجا؟
وانگ: برای تفریح.
ــ مگه میشه؟
وانگ: من بخوام میشه. به پدربزرگت نگیا.
ــ نه. کجا میخوابین. غذا میخورین؟
وانگ: تازه رسیدم.
ــ جایی را سراغ دارید؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک فراموش نشههههه💜💜
#بی_تی_اس #استری_کیدز #اکسو #آسترو #بلک_پینک #رمان #میراث_ابدی
+ متاسفم.
دستشو گرفتمو بلند شدم. آنالیزگر فعال شو. بییییب. یه پسر قد بلند و تقریبا همسن داداشم. خوشتیپ ولی به پای داداشیم نمیرسه. بهش میخوره خارجی باشه. لباساش.. اوه لباساش از اون گرونا و کیابا. چشاش قهوه ای تیره. صبر کن ببینم این اینجا تنهایی چیکار میکنههه؟؟؟؟؟.......
ــ شمااااا؟؟؟؟؟؟؟
+ وانگ هستم. از چین. تاجرم. و شما؟
لهجه هم که داره......
ــ آره جون خودت. تاجرم از این لباسا نداره. درضم بار و بندیلت کو؟
تعجب کرد. آره دوستان عزیزم من مانیام دختر لیلی بانو. هیچ کسی نمیتونه به من دروغ بگه......
وانگ: خب.. خب..
ــ میگی یا کاری کنم بگی؟
وانگ: اول بگید شما کی هستید؟!
نوچ میخواد گولم بزنه. ولی حس فضولیم به عقلم غلبه کرد......
ــ مانیام نوه فرماندار آتروپاتگان. خب بنال دیگه.
اینم بگم اصلا از ادب برخوردار نیستم......
وانگ: باید قول بدی به هیچ کسی نگی!
ــ باشه باوا. بنال.
وانگ: ولیعهد پادشاه چین هستم.
یاخدا الان چه غلطی کنم چرا از اول به عقلم نرسید از شاهزاده ها باشه. خودمم حس کردم رنگم پرید. پسره خندید....
وانگ: چیشد؟
ــ هیـ.. هیچی.
وانگ: واقعا خیلی باهوشی.
ــ همه میگن. برای چی اومدین اینجا؟
وانگ: برای تفریح.
ــ مگه میشه؟
وانگ: من بخوام میشه. به پدربزرگت نگیا.
ــ نه. کجا میخوابین. غذا میخورین؟
وانگ: تازه رسیدم.
ــ جایی را سراغ دارید؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک فراموش نشههههه💜💜
#بی_تی_اس #استری_کیدز #اکسو #آسترو #بلک_پینک #رمان #میراث_ابدی
۱۵.۵k
۱۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.