بیست و سه

بیست و سه
پرش به ساحل
ات. میشه بستنی بخری(کیوت )
تهیونگ. میشه به این قیافه قشنگت و کیوت گفت نه
ات. میخری
تهیونگ . بریم بخریم
ات. اخجون
تهیونگ خنده . کیوت من
رفتن بستنی خریدن
تهیونگ. تو بستنی توت‌فرنگی دوست داری
ات. آره تو هم فکر کنم بستنی وانیلی
تهیونگ. چطور
ات. چون بستنی وانیلی خریدی
تهیونگ. خنده. آره بریم آب بازی
ات. بزن بریم
ات و تهیونگ بدو بدو به سمت آب رفتن
ات آب پاشید به تهیونگ
تهیونگ. وای چرا اینطور میکنی ساعتم آب رفت توش
ات. به من ربطی نداره و دوباره آب ریخت روش
پرش به دوساعت بعد
ات. تهیونگ لباسام خیس شدن بریم خونه
تهیونگ. بریم قشنگم
ات و تهیونگ رفتن خونه
ات ویو
داشتم نگاه دریا میکردم (بچه ها تهیونگ کل ساحل رو کرایه کرده و کسی توش نیست)
که یه چیز گنده‌ای روی آب دیدم یکم که دقت کردم یه آدم بود و یه جیغ زدم
تهیونگ. ات حالت خوبه چی شده
ات. تهیونگ اون چیه
تهیونگ. کدوم
ات. نگاه دریا کن(گریه و ترس)
تهیونگ. اون یه آدمه
ات. فکر کنم
باهم رفتن تو دریا و اون آدم رو از دریا درآوردن
ات. تهیونگ اون یکی از بادیگاردا تو
تهیونگ. آره
ات. رو لباسش یه چیزیه
..........................
یکم بد شد
ببخشید کمه
ببخشید دیر گذاشتم دیروز پام پیچ خورد نتونستم پارت بعد رو بزارم
۴۶۵تایی شدیم میزارن
ممنونم بابت حمایت هاتون
دیدگاه ها (۲۱)

پارت بیست و چهار ات. رو لباسش یه چیزیه تهیونگ. یه کاغذ ات. ب...

پارت بیست و پنج دیگه داشت اشکم در میومد نمیدونستم چیکار کنم ...

بیست‌و دوات ویو چشمام رو باز کردم تهیونگ داشت موهاش رو خشک م...

پارت بیست در رو که باز کردم دیدم کای و یکی از بادیگاردا اومد...

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

و تهیونگ سوار ماشین میشه و اب و مسکن رو بهت میده تهیونگ: بیا...

میکنه و میگه تهیونگ: بیبی داری عصبیم میکنی خونه من نه خونمون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط