چند پارتی
چند پارتی؟!
دختر زجر کشیده:)
p:2
خیله خب ولی اگه چیزی شد به من مربوط نیست
...از اونجا رفتم ما مامان داشتیم ولی وقتایی که نبود من واسه داداشم مامان بودم..
از همون بچه گی اگه کاری میکرد باید مراقبش میبودم.
ولی اون عوضی فقط یه خودخواه بود که میخواست بگه همه چیزو میدونه...
تقصیر خودم بود ولی خب..من ..
من نمیتونم ببینم کسی داره اذیت میشه اما خواستم تغییر کنم پس،شروع کردم تمام حرکاتم سرد شد و با همه با لحن جدی و سرد حرف میزدم.
.همه چیز فعلا اوکی بود تا اینکه یه روز موقع شام سر میز رفتم
راوی:
در حال خوردن غذا بودن جونگکوک با گوشیش ور میرفت .
..برادرش حرف میزد و غذا میخورد..
مادرش سکوت کرده بود و به تلوزيون نگاه میکرد و باز سرشو پایین می آوورد.
حوصله اش سر رفته بود و ار اونجایی که مادرش دیگه تلوزیون رو نگاه نمیکرد با زدن به دکمه ی روی کنترل شبکه رو عوض کرد
دختر زجر کشیده:)
p:2
خیله خب ولی اگه چیزی شد به من مربوط نیست
...از اونجا رفتم ما مامان داشتیم ولی وقتایی که نبود من واسه داداشم مامان بودم..
از همون بچه گی اگه کاری میکرد باید مراقبش میبودم.
ولی اون عوضی فقط یه خودخواه بود که میخواست بگه همه چیزو میدونه...
تقصیر خودم بود ولی خب..من ..
من نمیتونم ببینم کسی داره اذیت میشه اما خواستم تغییر کنم پس،شروع کردم تمام حرکاتم سرد شد و با همه با لحن جدی و سرد حرف میزدم.
.همه چیز فعلا اوکی بود تا اینکه یه روز موقع شام سر میز رفتم
راوی:
در حال خوردن غذا بودن جونگکوک با گوشیش ور میرفت .
..برادرش حرف میزد و غذا میخورد..
مادرش سکوت کرده بود و به تلوزيون نگاه میکرد و باز سرشو پایین می آوورد.
حوصله اش سر رفته بود و ار اونجایی که مادرش دیگه تلوزیون رو نگاه نمیکرد با زدن به دکمه ی روی کنترل شبکه رو عوض کرد
- ۲.۷k
- ۰۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط