چند پارتی
چند پارتی؟!
p:3
دختر زجر کشیده:)
دختر چند دقیقه داشت اون شبکه رو نگاه میکرد مادرش آدم مهربونی بود و با این حال که داشت به صدای تلوزیون گوش میداد و دختر شبکه رو عوض کرد اعتراضی نکرد اما بعد از مدتی گفت:
م.ات:دخترم،میشه کانال و عوض کنی؟
با این حرف دخترک نگاه سردشو به مادرش دوخت و گفت:
مامان یادته وقتی من بخاطر داداشم با بیرون رفتنش مخالفت کردم و بعد داخل اتاق رفتم پدر بهت چی گفت؟من شنیدم..گفت هیچکس حق نداره تفریح رو ازش بگیره..خب الانم من دارم با اینکار تفریح میکنم
و با بی تفاوتی سرشو به سمت بشقابش برد و لقمه در دهانش گذاشت،مادرش گفت:
م.ات:عیب نداره خب،فقط گفتم خوشم..نمیاد همین..مشکلی نیست
در همین حین جونگ کوک سرشو به سمت دختر برگردوند و با لحنی مثلا مهربون که حرص و خشم توش موج میزد گفت:....
p:3
دختر زجر کشیده:)
دختر چند دقیقه داشت اون شبکه رو نگاه میکرد مادرش آدم مهربونی بود و با این حال که داشت به صدای تلوزیون گوش میداد و دختر شبکه رو عوض کرد اعتراضی نکرد اما بعد از مدتی گفت:
م.ات:دخترم،میشه کانال و عوض کنی؟
با این حرف دخترک نگاه سردشو به مادرش دوخت و گفت:
مامان یادته وقتی من بخاطر داداشم با بیرون رفتنش مخالفت کردم و بعد داخل اتاق رفتم پدر بهت چی گفت؟من شنیدم..گفت هیچکس حق نداره تفریح رو ازش بگیره..خب الانم من دارم با اینکار تفریح میکنم
و با بی تفاوتی سرشو به سمت بشقابش برد و لقمه در دهانش گذاشت،مادرش گفت:
م.ات:عیب نداره خب،فقط گفتم خوشم..نمیاد همین..مشکلی نیست
در همین حین جونگ کوک سرشو به سمت دختر برگردوند و با لحنی مثلا مهربون که حرص و خشم توش موج میزد گفت:....
- ۲.۶k
- ۰۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط