اشپزان پارت 11
اشپزان پارت 11
یکی با گوشیم ور رفتم و گوشی و گذاشتم کنار بالاشت و چشمام بستم خوابیدم
با صدای بهم خوردن ظرفا از خواب بیدار شدم روی تخت نشستم و چشمام و مالیدم و دوباره خودم و روی تخت انداختم چشم ب گوشی خورد ب سمت گوشی رفتم و هیچ خبری نبود رفتم توی دستشویی داخل اتاق توی رخکن و دست و صورتم و شستم و رفتم بیرون و دیدم جین تو اشپزخونس ی اشپز خونه ی خیلی مدرن و تجهیزات کامل رفتم جلو داشت چاقو هاش و میچید
ا/ت:سلام
جین:سلام خوب شروع کنیم
ا/ت:هعی تو چرا ب فکر بقیه نیستی
جین:چی میگی ؟!
ا/ت:من حتی صبحونه ام نخوردم
جین:خب میخواستی زود تر بیدار شی
ا/ت:هعی ی لحظه..،میدونم چقدر مسابقه برات مهمه ولی گوش کنن هنو اول کاری من و مث رباتت نبین خب
جین:من زندگی بسته ب اون مسابقه بود درست من نتونستم شرکت کنم بخاطر ی فکر ابلهانه ولی تو خواهش میکنم درکم کن
ا/ت:هیچی از حرفات نمی فهمم
جین:خدایا این همه دختر چرا این
ا/ت:من چمه ؟!
جین :چت نیست ولش برو از یچال هرچی میخای ور دار بخور قهوه ام اوکی روی میز بردار فقط زود کلی کار دارم
ا/ت:باش
ب سمت خیچال رفتم و در باز کردم کلی خراکیای مختلف بود و ک برگشت نگای جین کردم و لب زدم
ا/ت:میشه بپرس چرا اینهمه خوراکی
جین:شکم سیر کردن الویتمه
ا/ت:اوه پ شکمویی
جین :با اجازه
شکلات صبحونه رو برداشتم ب سمت میز صبحانه رفتم توی سبد روی میز نون تست بود بر داشتم شکلات و روش کشیدم با قهوه خوردم
___
ببخشید کمه پاراتا بعد جبران مکنم الان ننه ام میگ خونرو خارو کن مخام جارو کنم بای کامنت یادت نره شب مال ته دوپارت مزارم
یکی با گوشیم ور رفتم و گوشی و گذاشتم کنار بالاشت و چشمام بستم خوابیدم
با صدای بهم خوردن ظرفا از خواب بیدار شدم روی تخت نشستم و چشمام و مالیدم و دوباره خودم و روی تخت انداختم چشم ب گوشی خورد ب سمت گوشی رفتم و هیچ خبری نبود رفتم توی دستشویی داخل اتاق توی رخکن و دست و صورتم و شستم و رفتم بیرون و دیدم جین تو اشپزخونس ی اشپز خونه ی خیلی مدرن و تجهیزات کامل رفتم جلو داشت چاقو هاش و میچید
ا/ت:سلام
جین:سلام خوب شروع کنیم
ا/ت:هعی تو چرا ب فکر بقیه نیستی
جین:چی میگی ؟!
ا/ت:من حتی صبحونه ام نخوردم
جین:خب میخواستی زود تر بیدار شی
ا/ت:هعی ی لحظه..،میدونم چقدر مسابقه برات مهمه ولی گوش کنن هنو اول کاری من و مث رباتت نبین خب
جین:من زندگی بسته ب اون مسابقه بود درست من نتونستم شرکت کنم بخاطر ی فکر ابلهانه ولی تو خواهش میکنم درکم کن
ا/ت:هیچی از حرفات نمی فهمم
جین:خدایا این همه دختر چرا این
ا/ت:من چمه ؟!
جین :چت نیست ولش برو از یچال هرچی میخای ور دار بخور قهوه ام اوکی روی میز بردار فقط زود کلی کار دارم
ا/ت:باش
ب سمت خیچال رفتم و در باز کردم کلی خراکیای مختلف بود و ک برگشت نگای جین کردم و لب زدم
ا/ت:میشه بپرس چرا اینهمه خوراکی
جین:شکم سیر کردن الویتمه
ا/ت:اوه پ شکمویی
جین :با اجازه
شکلات صبحونه رو برداشتم ب سمت میز صبحانه رفتم توی سبد روی میز نون تست بود بر داشتم شکلات و روش کشیدم با قهوه خوردم
___
ببخشید کمه پاراتا بعد جبران مکنم الان ننه ام میگ خونرو خارو کن مخام جارو کنم بای کامنت یادت نره شب مال ته دوپارت مزارم
۳۲.۰k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.