تکپارتی درخواستی
تکپارتی درخواستی
#سونو
وقتی مریضه تب کرده
•
•
همون طور که وارد اسانسور میشدی دوباره به سوپ غذاهایی که برای سونو اماده کرده بودی نگاه کردی تا نریخته باشن دکمه اسانسور رو زدی و گوشیت رو داخل کیفت گذاشتی سونو بخاطر مریضیش این چند روز نتونسته بود به کاراش برسه کسی هم نبود ازش مراقبت کنه پس تصمیم گرفتی براش غذا درست کنیو بری پیشش
در اسانسور باز شد و ا. ت به سمت خونه سونو رفت اما با فکر اینکه ممکنه خواب باشه زنگ نزد و خودش رمز زد وارد خونه شد
غذاهارو رویه اپن گذاشت به سمت اتاق سونو رفت که دید خوابه
رفت پیشش دستش رو رویه پیشونی سونو گذاشت
ا. ت: وای خیلی تب داری
سریع از اتاق اومدی بیرون سوپ رو براش تو کاسه ریختی و با چندتا قرص اب گذاشتی تو سینی رفتی سمت اتاقش هنوز خواب سینی رو رویه میز کنار تخت گذاشتی اروم جوری که بیدار نشه رویه تخت نشستی
هنوز تب داشت و تو خواب تکون میخورد و از بدن درد پلکاش رو رویه هم فشار میداد
ا. ت موهای سونو رو از رویه پیشونی عرق کردش کنار زد بهش نگاه کرد
سونو کم کم پلکاش رو از هم فاصله داد سعی کرد فرد روبه روش رو بهتر ببین
ا. ت: بیدار شدی
سونو کمی بالاتر اومد با لبخند به ا. ت نگاه کرد
سونو: کی اومد..
سونو خواست حرف بزنه که درد شدیدی تویه گلوش حس کرد و ساکت شد
ا. ت: خودت رو اذیت نکن باشه برات غذا اوردم
سونو: لازم نیس انقدر حواست بهم باشه من خوبم
ا.ت: داری تو تب میسوزی بعد میگی خوبی مشکلی نیست به هرحال باید حواسم بهت باشه نه
ا. ت رفت سمت دارو ها یه دونه قرص رو با لیوان اب برداشت به سمت سونو گرفت
ا. ت: بیا بخور باعث میشه تبت بیاد پایین
سونو قرص و اب رو از دست ا. ت گرفت و اروم خورد
بعد از اینکه ا. ت دید سونو قرص رو خورده اب رو از دستش گرفت و گذاشت تو سینی
ا. ت: باید زود تر بهم میگفتی واقعا میخوام بدونم چه فکری با خودت کردی که این چند روز اینجوری بودی
سونو: عامم شاید بخاطر این باشه که نمیخوام نگرانت کنم
ا. ت: وقتی پشت گوشی صدات رو اون طوری میشنیدم و بهم میگفتی خوبی بیشتر نگرانم میکرد حتما خیلی درد داری
ا. ت کاسه سوپ رو اورد و قاشق رو برد سمت دهن سونو
سونو: مگه بچم خودم میخورم
ا. ت: الان مریضی چه اشکالی داره من بهت سوپ بدم حالا زود باش دهنتو باز کن بگو ااا
سونو از کیوتی ا. ت خندش گرفت دهنش رو باز کرد
ا. ت: دیدی خشمزس نه؟ حالا باید همش رو بخوری تا خوب شی
سونو: باشه باشه میخورم
~~~~~~~
#سونو
وقتی مریضه تب کرده
•
•
همون طور که وارد اسانسور میشدی دوباره به سوپ غذاهایی که برای سونو اماده کرده بودی نگاه کردی تا نریخته باشن دکمه اسانسور رو زدی و گوشیت رو داخل کیفت گذاشتی سونو بخاطر مریضیش این چند روز نتونسته بود به کاراش برسه کسی هم نبود ازش مراقبت کنه پس تصمیم گرفتی براش غذا درست کنیو بری پیشش
در اسانسور باز شد و ا. ت به سمت خونه سونو رفت اما با فکر اینکه ممکنه خواب باشه زنگ نزد و خودش رمز زد وارد خونه شد
غذاهارو رویه اپن گذاشت به سمت اتاق سونو رفت که دید خوابه
رفت پیشش دستش رو رویه پیشونی سونو گذاشت
ا. ت: وای خیلی تب داری
سریع از اتاق اومدی بیرون سوپ رو براش تو کاسه ریختی و با چندتا قرص اب گذاشتی تو سینی رفتی سمت اتاقش هنوز خواب سینی رو رویه میز کنار تخت گذاشتی اروم جوری که بیدار نشه رویه تخت نشستی
هنوز تب داشت و تو خواب تکون میخورد و از بدن درد پلکاش رو رویه هم فشار میداد
ا. ت موهای سونو رو از رویه پیشونی عرق کردش کنار زد بهش نگاه کرد
سونو کم کم پلکاش رو از هم فاصله داد سعی کرد فرد روبه روش رو بهتر ببین
ا. ت: بیدار شدی
سونو کمی بالاتر اومد با لبخند به ا. ت نگاه کرد
سونو: کی اومد..
سونو خواست حرف بزنه که درد شدیدی تویه گلوش حس کرد و ساکت شد
ا. ت: خودت رو اذیت نکن باشه برات غذا اوردم
سونو: لازم نیس انقدر حواست بهم باشه من خوبم
ا.ت: داری تو تب میسوزی بعد میگی خوبی مشکلی نیست به هرحال باید حواسم بهت باشه نه
ا. ت رفت سمت دارو ها یه دونه قرص رو با لیوان اب برداشت به سمت سونو گرفت
ا. ت: بیا بخور باعث میشه تبت بیاد پایین
سونو قرص و اب رو از دست ا. ت گرفت و اروم خورد
بعد از اینکه ا. ت دید سونو قرص رو خورده اب رو از دستش گرفت و گذاشت تو سینی
ا. ت: باید زود تر بهم میگفتی واقعا میخوام بدونم چه فکری با خودت کردی که این چند روز اینجوری بودی
سونو: عامم شاید بخاطر این باشه که نمیخوام نگرانت کنم
ا. ت: وقتی پشت گوشی صدات رو اون طوری میشنیدم و بهم میگفتی خوبی بیشتر نگرانم میکرد حتما خیلی درد داری
ا. ت کاسه سوپ رو اورد و قاشق رو برد سمت دهن سونو
سونو: مگه بچم خودم میخورم
ا. ت: الان مریضی چه اشکالی داره من بهت سوپ بدم حالا زود باش دهنتو باز کن بگو ااا
سونو از کیوتی ا. ت خندش گرفت دهنش رو باز کرد
ا. ت: دیدی خشمزس نه؟ حالا باید همش رو بخوری تا خوب شی
سونو: باشه باشه میخورم
~~~~~~~
۲۳.۱k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.