ماه زیبای من 2
ماه زیبای من 2
پارت نوزدهم
_______
ویو ا.ت
جین رو تاب نشسته بود و سرش پایین بود رفتم سمتش ....
و کنارش روی تاب نشستم
+چی شده ؟!
سرش رو آورد بالا با دیدنم انگار تعجب کرده بود
_مهمه ؟!
+شاید
_ا.ت من دوست دارم ....چرا میخوا....
+این برا هر دو مون بهتره
_بهتر ؟! شاید برای تو بهتر باشه ...من ...هر جور شده به دستت میارم
+....
جین دستش رو کرد تو جیب کتش و سی،گار و فند،کش رو در آورد یه نخ سیگار رو بین ل،ب هاش گذاشت پاکت رو جمع کرد خواست با فندکش روشنش کنه که سی،گار رو از بین ل،ب هاش گرفتم
+تو این رو نمیکشی
_بده به من
+نخیر نمیدم ....
_گفتم بده ا.ت
+این برات ضرر داره
_چرا انقدر برات مهمه که چی برام ضرر داره یا نداره ...بده گفتم ....کار های من به تو مربوط نمیشه
با این حرفش یه جوری شدم دستم آروم آروم اومد پایین که سیگار رو از دستم گرفت و روشنش کرد ...کار های اون به من مربوط نمیشه ؟! ....
+سیگار کشیدنت تمام شد بیا بالا
بلند شدم و هنوز چند قدم فاصله نداشتم که ....
جین سیگار رو انداخت پایین و با کف کفشش اون رو خاموش کرد
_ات!
ویو ا.ت
برگشتم سمت صدا که جین بغلم کرد
_شاید تا اخر عمر برای من نشی ولی...بدون که همیشه حواسم بهت هست و دوست دارم ....و باز هم سعی میکنم به دستت بیارم
بعد از دو دقیقه از بغلم اومد بیرون
رفتم داخل سالن که دیدم یونگی پیش جیهوپه رفتم سمتش
#کجا بودی ؟!
+رفتم تو حیاط یکم هوا بخورم
@جیهوپ:ا.ت اینجا حواست رو جمع کن آدم زیاده ممکنه بلایی سرت بیاد
+چشم هیونگ
پرش زمانی به دو ماه بعد
ویو ا.ت...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#ARMY#BANGTAN#fake#JIN
پارت نوزدهم
_______
ویو ا.ت
جین رو تاب نشسته بود و سرش پایین بود رفتم سمتش ....
و کنارش روی تاب نشستم
+چی شده ؟!
سرش رو آورد بالا با دیدنم انگار تعجب کرده بود
_مهمه ؟!
+شاید
_ا.ت من دوست دارم ....چرا میخوا....
+این برا هر دو مون بهتره
_بهتر ؟! شاید برای تو بهتر باشه ...من ...هر جور شده به دستت میارم
+....
جین دستش رو کرد تو جیب کتش و سی،گار و فند،کش رو در آورد یه نخ سیگار رو بین ل،ب هاش گذاشت پاکت رو جمع کرد خواست با فندکش روشنش کنه که سی،گار رو از بین ل،ب هاش گرفتم
+تو این رو نمیکشی
_بده به من
+نخیر نمیدم ....
_گفتم بده ا.ت
+این برات ضرر داره
_چرا انقدر برات مهمه که چی برام ضرر داره یا نداره ...بده گفتم ....کار های من به تو مربوط نمیشه
با این حرفش یه جوری شدم دستم آروم آروم اومد پایین که سیگار رو از دستم گرفت و روشنش کرد ...کار های اون به من مربوط نمیشه ؟! ....
+سیگار کشیدنت تمام شد بیا بالا
بلند شدم و هنوز چند قدم فاصله نداشتم که ....
جین سیگار رو انداخت پایین و با کف کفشش اون رو خاموش کرد
_ات!
ویو ا.ت
برگشتم سمت صدا که جین بغلم کرد
_شاید تا اخر عمر برای من نشی ولی...بدون که همیشه حواسم بهت هست و دوست دارم ....و باز هم سعی میکنم به دستت بیارم
بعد از دو دقیقه از بغلم اومد بیرون
رفتم داخل سالن که دیدم یونگی پیش جیهوپه رفتم سمتش
#کجا بودی ؟!
+رفتم تو حیاط یکم هوا بخورم
@جیهوپ:ا.ت اینجا حواست رو جمع کن آدم زیاده ممکنه بلایی سرت بیاد
+چشم هیونگ
پرش زمانی به دو ماه بعد
ویو ا.ت...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#ARMY#BANGTAN#fake#JIN
۲.۶k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.