بنفش من

بنفش من
Part9
که.. هولش دادم و رفتم سمت سایان بلندش کردم
خوبی؟
^اخ... اره.. ات دستت
+چیزی نیس
یهو موهام از پشت کشیده شد
مرتیکه عوضی

روای تهیونگ
کم کم داشتم میرسیدم به مقصد که دیدم گوشیمو یادم رفته سریع دور زدم و رفتم به سمت عمارت
رسیدم و وارد عمارت شدم که جیان هرزه رو دیدم
_اینجا چه غلطی میکنی؟
×ددی.. مگه نگفتم تو انتخاب خدمتکارا دقت کن
_کی بهت گفته بیای اینجا اصن... گمشو بیرون.. انداختمش بیرون و رفتم طبقه بالا که آجوما بدو بدو اومد پیشم
: ارباب... ا.. ت.. ات
_ات چی شده اجوما(نگران)
: جیان گفت ببرنش زیر زمین
_تا اینو شنیدم خشکم زد سریع دویدم سمت زیر زمین درو با به لگد انداختم داخل(ماشالا شیر پسر) که با چیزی که دیدم خون جلو چشامو گرفت
هی مرتیکه عوضی به مشت زدم تو دهنش و تفنگ رو گرفتم سمتش که ات داد زد..
+نکن تهیونگ...
_ولی... ات....
+خواهش میکنم... من میترسم (چشاشو بست)
_بعدن حسابتو میرسم...
"ارباب اشتباه کردم منو ببخشید خواهش میکنم
_به افرادم دستور دادم ببرنش زنده به گورش کنن
+وقتی تهیونگ اومد خیالم راحت شد و نفس، عمیقی کشیدم بلند شدم برم سمتش که... ـ

.....
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
ممنون از حمایتتون 🤍🍓
دیدگاه ها (۶)

بنفش من Part10که سرم گیج رفت و دیگه نمیدونم چی شد _اتتت (داد...

بنفش من Part 11_که یادم اومد برای ات دارو نگرفتم پس به سایان...

مروارید آبی Part ¹ویو لانا داشتم به حرفای پدرم فکر میکردم که...

معنی عشق علاقه شدید میشه ومعنی نفرت تنفر شدید... سرنوشت یا...

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

وقتی تو و دوستت بردی عمارت آقای جئون بودید

رمان ( عمارت ارباب)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط