"تکپارتی"
"تکپارتی"
وقتی تولدش بود و....🕊️🌵
جیمین{کلید رو تو در چرخوندم و وارد خونه شدم که با چراغ های خاموش خونه مواجه شدم... ته یانگ کجایی؟... دلشوره بدی داشتم اومدم چراغ قوه گوشیم رو روشن کنم که چراغ ها روشن شدن و ته یانگ درحالی که یه کیک جوجه تو دستش بود و آهنگ تولد میخوند اومد پیشم.
ته یانگ{تولدت مبارک موچی من*کیوت
جیمین{خم شدم و بوسه ی کوچیکی به لبای قلوه ایش زدم...عاشقتم فرشته کوچولوم.
ته یانگ{حیح بریم کیک بخوریم؟
جیمین{بریم.
*1 ساعت بعد*
جیمین{مرسی بابت همه چیز چاگی... من میرم حموم.
ته یانگ{باشه ای گفتم و بعد از جمع کردن میز رفتم تو اتاق... مشغول شونه کردن موهام بودم که یه فکری به ذهنم زد... لباسام رو در آوردم و آرایش ملایمی کردم و بعد از زدن عطر مورد علاقه جیمین به طرف حموم رفتم...آروم رفتم داخل و جیمین رو دیدم تو وان خوابیده زیر لب آروم رفتم تو وان.
جیمین{با احساس سنگینی چیزی رو پام چشمام رو باز کردم که ته یانگ مواجه شدم...لبخندی زدم و کشیدم تو بغلم...دلم برات تنگ شده بود.
ته یانگ{جدی... ولی همین چند دقیقه پیش هم بودیم.
جیمین{سرم رو روی شونش گذاشتم و بوسه ی خیسی به گردنش زدم...بغلت بهترین مسکنه برای دردام.
ته یانگ{خیلی دوست دارم جیمینی.
جیمین{ولی من عاشقتم ماه کوچولو:))))
وقتی تولدش بود و....🕊️🌵
جیمین{کلید رو تو در چرخوندم و وارد خونه شدم که با چراغ های خاموش خونه مواجه شدم... ته یانگ کجایی؟... دلشوره بدی داشتم اومدم چراغ قوه گوشیم رو روشن کنم که چراغ ها روشن شدن و ته یانگ درحالی که یه کیک جوجه تو دستش بود و آهنگ تولد میخوند اومد پیشم.
ته یانگ{تولدت مبارک موچی من*کیوت
جیمین{خم شدم و بوسه ی کوچیکی به لبای قلوه ایش زدم...عاشقتم فرشته کوچولوم.
ته یانگ{حیح بریم کیک بخوریم؟
جیمین{بریم.
*1 ساعت بعد*
جیمین{مرسی بابت همه چیز چاگی... من میرم حموم.
ته یانگ{باشه ای گفتم و بعد از جمع کردن میز رفتم تو اتاق... مشغول شونه کردن موهام بودم که یه فکری به ذهنم زد... لباسام رو در آوردم و آرایش ملایمی کردم و بعد از زدن عطر مورد علاقه جیمین به طرف حموم رفتم...آروم رفتم داخل و جیمین رو دیدم تو وان خوابیده زیر لب آروم رفتم تو وان.
جیمین{با احساس سنگینی چیزی رو پام چشمام رو باز کردم که ته یانگ مواجه شدم...لبخندی زدم و کشیدم تو بغلم...دلم برات تنگ شده بود.
ته یانگ{جدی... ولی همین چند دقیقه پیش هم بودیم.
جیمین{سرم رو روی شونش گذاشتم و بوسه ی خیسی به گردنش زدم...بغلت بهترین مسکنه برای دردام.
ته یانگ{خیلی دوست دارم جیمینی.
جیمین{ولی من عاشقتم ماه کوچولو:))))
۱۱۸.۴k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.