پارت

پارت 60

جاس؟!

جاس:بیاین سوار شین

لنا:ماری بیا بریم . زود باش بیا

وایسا لنا

لنا:چیشده؟

الان من ب این بگم میرم خونه اونیکس خودش منو لو میدع

لنا:چرا باید لوت بدع!

آخه

لنا:چی؟

اونم بم پیشنهاد داد

لنا:ن بابا!

آره

لنا:خب بهش نگو بگو میری خونه من

بریم ببینم چی میشه

رفتیم و سوار شدیم
..........

جاس:خب کجا میرین

ام من .عه

جاس:راستی ماری متاسفم

دربارع چی

جاس:تو حیاط پشتی بهت پیشنهاد دادم یادتع؟ خواستم تا دیر نشده بگم از رو مستی فک کردم ی نفر دیگه ای کسی ک میخواستم بهش درخواست بدم تو نبودی


اوه خیالم راحت شد

جاس:خب الان میری خونه اونیکس؟

آره

جاس:باش

............

رسیدیم

جاس:اینجاس؟

آره مرسی ک رسوندیم لنا مرسی توام ب دردسر انداختم

لنا:ن بابا این چه حرفیع برو مواظب خودت باش

باشه پس من رفتم

**پارت بعدی رو فردا میذارم ،متاسفم ی چن روزع حالم اوکی نی **