عشقرویایی
#عشق_رویایی
Part: 1
ویو ا.ت:
با صدای آلار گوشیم بیدار شدم یه کشش به خودم دادم رفتم دستشویی کار لازم کردم رفتم پایین برای صبحونه
>>>>>><<<<<<<<<<<<<<<<<<
رفتم پایین مامانم صبحونه درست کرد بود رفتم سر میز نشستم
<توجه ا.ت با پدر مادرش رابطه خوبی نداره>
م.ا: ا.ت امروز آمادگی شو داری [نگران]
پ.ا: آمادگی شم نداشته باشه بایدم بره[عصبی]
م.ا: ولی...
ا.ت : اشکالی نداره مامان میتونم برم
پ.ا: دخترم تو باید اینو درک کنی تو الان جایگزین منی باید خاندان کیم سر بلند کنی [اروم کمی خشن]
ا.ت : میدونم پدر ولی خیلی سخته که...
پ.ا: حرفی نباشه هرچی میگم باید بگی چشم [عصبی]
ا.ت : چشم پدر[بغض]
[خاندان کیم بزرگ ترین باندمافیا رو دارن ا.ت جایگزین پدرش شده ولی ا.ت جلو پدرش خودشو ضعیف نشون میده چون... خودتون ادمه داستان میفهمید]
ویو جونگکوک
با صدای تخ.می الارم بیدار شدم لعنت بهش پوفففف بلند شدم رفتم دستشویی کار لازم کردم رفتم پایین صبحونه بخورم
>>>>>>>>><<<<<<<<<<<<
م.ک: سلام [سرد]
کوک: علیک [سرد]
پ.ک: بشین کارت دارم [عصبی]
جونگ کوک نشست
>>>>>>>>>>><<<<<<<<<<<<
کوک : چیه [سرد]
پ.ک : هنوز بلد نیستی با پدرت چطوری رفتار کنی[عصبی]
کوک: تو هم هنوز بلد نیستی با بچت چطوری رفتار کنی [عصبی]
پ.ک: من هرجور دلم بخواد رفتار میکنم
کوک: منم هرجور دلم بخواد رفتار میکنم[عصبی]
کوک : بگو ببینم کجا باید برم برای معامله
پ.ک: بار همیشگی
کوک : نگفتی جانشین خاندان کیم کیه
پ.ک : خودت بری میفهمی ساعت ۱۵ باید بری
ویو روای
کوک رفت بالا یه دوش ۱۰ مین گرفت اومدم بیرون ساعت ۱۴: ۱۴ بود اومد بیرون موهامو خشک کرد کت شلوارش پوشید که یهو....
خوشتون اومد ؟
اگه نیومد تا پارت ۲ یا ۳ صبر کن🙏🫶
Part: 1
ویو ا.ت:
با صدای آلار گوشیم بیدار شدم یه کشش به خودم دادم رفتم دستشویی کار لازم کردم رفتم پایین برای صبحونه
>>>>>><<<<<<<<<<<<<<<<<<
رفتم پایین مامانم صبحونه درست کرد بود رفتم سر میز نشستم
<توجه ا.ت با پدر مادرش رابطه خوبی نداره>
م.ا: ا.ت امروز آمادگی شو داری [نگران]
پ.ا: آمادگی شم نداشته باشه بایدم بره[عصبی]
م.ا: ولی...
ا.ت : اشکالی نداره مامان میتونم برم
پ.ا: دخترم تو باید اینو درک کنی تو الان جایگزین منی باید خاندان کیم سر بلند کنی [اروم کمی خشن]
ا.ت : میدونم پدر ولی خیلی سخته که...
پ.ا: حرفی نباشه هرچی میگم باید بگی چشم [عصبی]
ا.ت : چشم پدر[بغض]
[خاندان کیم بزرگ ترین باندمافیا رو دارن ا.ت جایگزین پدرش شده ولی ا.ت جلو پدرش خودشو ضعیف نشون میده چون... خودتون ادمه داستان میفهمید]
ویو جونگکوک
با صدای تخ.می الارم بیدار شدم لعنت بهش پوفففف بلند شدم رفتم دستشویی کار لازم کردم رفتم پایین صبحونه بخورم
>>>>>>>>><<<<<<<<<<<<
م.ک: سلام [سرد]
کوک: علیک [سرد]
پ.ک: بشین کارت دارم [عصبی]
جونگ کوک نشست
>>>>>>>>>>><<<<<<<<<<<<
کوک : چیه [سرد]
پ.ک : هنوز بلد نیستی با پدرت چطوری رفتار کنی[عصبی]
کوک: تو هم هنوز بلد نیستی با بچت چطوری رفتار کنی [عصبی]
پ.ک: من هرجور دلم بخواد رفتار میکنم
کوک: منم هرجور دلم بخواد رفتار میکنم[عصبی]
کوک : بگو ببینم کجا باید برم برای معامله
پ.ک: بار همیشگی
کوک : نگفتی جانشین خاندان کیم کیه
پ.ک : خودت بری میفهمی ساعت ۱۵ باید بری
ویو روای
کوک رفت بالا یه دوش ۱۰ مین گرفت اومدم بیرون ساعت ۱۴: ۱۴ بود اومد بیرون موهامو خشک کرد کت شلوارش پوشید که یهو....
خوشتون اومد ؟
اگه نیومد تا پارت ۲ یا ۳ صبر کن🙏🫶
- ۵.۲k
- ۲۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط