ستاره من(پارت9)
ستاره من(پارت9)
جیمین گفت: اینا همش مزخرفه
مدیر: میتونید ببینید
*مدیر رفت*
جیمین: اههه مدیر احمق
جنگکوک: هووو به پدر زنم فحش نده
جیمین: دیگه داری زر اضافه میزنی گمشوووو تولههه سگکک هولللل
جنگکوک؛*بدو بدو کرد و رفت *
تهیونگ: داداش نظرت چیه امشب....
جیمین: میخوای از خواب نازم بگذرم
تهیونگ: امتحانش ظرر نداره
جیمین: نوچ
تهیونگ: یعنی تو میترسی....
جیمین: لال شووو هرزه
تهیونگ: پس امشب میریم
جیمین:*چشاشو چرخوند*
*شب شد*
جیمین جنگکوک تهیونگ رفتن پیش جزیره
ویو جیمین
شب شد مجبور شدم با اون دوتا شل مغزا رفتیم تو اون سرماا نشستیم تا منتظر روحی که وجود نداره باشیم که یه نفر که یه پارچه سفید روش بود داشت راه میرفت
جیمین:........
جیمین گفت: اینا همش مزخرفه
مدیر: میتونید ببینید
*مدیر رفت*
جیمین: اههه مدیر احمق
جنگکوک: هووو به پدر زنم فحش نده
جیمین: دیگه داری زر اضافه میزنی گمشوووو تولههه سگکک هولللل
جنگکوک؛*بدو بدو کرد و رفت *
تهیونگ: داداش نظرت چیه امشب....
جیمین: میخوای از خواب نازم بگذرم
تهیونگ: امتحانش ظرر نداره
جیمین: نوچ
تهیونگ: یعنی تو میترسی....
جیمین: لال شووو هرزه
تهیونگ: پس امشب میریم
جیمین:*چشاشو چرخوند*
*شب شد*
جیمین جنگکوک تهیونگ رفتن پیش جزیره
ویو جیمین
شب شد مجبور شدم با اون دوتا شل مغزا رفتیم تو اون سرماا نشستیم تا منتظر روحی که وجود نداره باشیم که یه نفر که یه پارچه سفید روش بود داشت راه میرفت
جیمین:........
۶۶۱
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.