کیانا توکیو ریونجرز

کیانا 𝖎𝖓 𝖙𝖍𝖊 توکیو ریونجرز

part four

درحال پیاده روی بودیم و حرف میزدیم با هم که بیشتر باهم اشنا شدیم، بعد مدتی رسیدیم به خونه ی تاکه:
تاکه درحالی که در رو باز میکرد با من حرف میزد
تاکه:نگران جای ورزشت نباش خونه ی من اونقدر هم کوچیک نیست
+خب اینم حل شد! *دستامو به هم زدم*باوشه دمت گرم
تاکه در رو باز کرد
تاکه:بیا بریم!
از پله های اون اپارتمان کوچیک رفتیم بالا و رسیدیم دم در خونه، تا که کلیدش رو داخل در انداخت و در رو باز کرد و رفت کمی کنار
تاکه:بفرما داخل
+عه... تاکه از این ادا اطفارا نریز خوشم نمیاد
تاکه پشماش ریخت و بعد خودش اول رفت داخل و منم اومدم داخل و وسط خونه ولو شدم
تاکه:آم... تخت هستااا
+نه بابا یه ایرانی اصیل جای خواب ورزش غذا خوردنش روی زمینه
تاکه:چه...چقدر عجیب و جالب... ح.. حالا که راحتی میتونم یه چیزی بپرسم؟! +بپرس سیدهاناگاکی
تاکه:چ.. چی؟!
+هیچی بگو داداش به گوشم
تاکه روی تخت نشست و انگار یکم جدی شد
تاکه:خب پس گفتی... ما انیمه ایم و شخصیت اصلی منم...
+بهله
تاکه:خب پس تو میتونی بفهمی چی میشه
+اونم اره ولی یه مشکلی هست!
تاکه:چی؟!
+سه آگوست تو دراکن رو نجات میدی دراکن توسط... *دارم توضیح میدم*ولی تو نجاتش دادی حالا پس هدفمون باید الان هالووین خونین باشه یعنی باید باجی کیوسکه کاپیتان اول تومان رو نجات بدیم
تاکه:تو.. تو... تو جدی همه رو میدونی!
+چهارساعت دارم میگم من از کدوم قبرستونی اومدم خب معلومه میدونم دیگه سیدهاناگاکی
تاکه:سید چیه همش میگی فحشه؟!
+ خدایا خیارم کن... ولش کن بعدا میفهمی اینا مهم نیست..حالا ولش کن میگم +من برم حموم؟!
تاکه:اره برو فقط لباس...
+ عامو داروم دل نگرون ما نباش
تاکه:باشه پس برو
بنده رفتم حموم...(حموم میری چیکار میکنی؟! خو منم همونکارو میکنم دیگه! عه! 🗿)
ویو تاکه
کیانا رفت حموم و منم نشسته بودم روی تخت مغزم کامل درگیر بود چه اتفاقی داره میوفته؟!
توی همین حال که بودم صدای زنگ در رو شنیدم رفتم توی بالکن و دیدم که....
؟ :تاکه میچی درو باز کن!

(پارت بعد 10 لایک)
دیدگاه ها (۴)

کیانا 𝖎𝖓 𝖙𝖍𝖊 توکیو ریونجرزpart five:؟:تاکه میچی درو باز کن! ...

منظورم.. ری. دم کههه دراکن:*زبانش قاصره کلا ولی واکنشی نشون ...

ریندو:اگه نیاد چی؟! سانزو:اون خیلی وقته مایکی رو ندیده چطور ...

بادیگارد شخصی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط