Crazy over you

Crazy over you🖤✨
ᴾᵃʳᵗ⁵🌕✨
دیوانه تو🖤

که گوشی رو از دستش بگیرم که خشکم زد

صورتم با صورتش یه میلی متر فاصله نداشت جوری که با حرف زدن لبم به لبش میخورد

+گوشیمو بده
_چرا؟میخوام چکش کنم ببینم دوست پسر مسر نداشته باشی
+هی به تو چه من دوست پسر دارم یا نه اصلا به مسر عموم میگم پرتت کنه بیرون
_پسر عموت میخواد شخص اصلی رو بیرون بندازه؟
+اوکی ولی به تد چه دوست پسر دارم یا نه؟
_دوست ندارم ددست دخترم با پسرای دیگه حرف بزنه
+هی من دوست دخترت نیستم!
_خوب میخوای باشی؟

دستشو برای رقص جلو اورد
یه نگاهی به دستش کردم و دیدم همه دارن میرقصن
برگشتم و دستمو گذاشتم تو دستش

همه چشما رو ما بودن انگار عروسیه و ما عروسو دومادیم که یکهو ژن شیطونیم گل کرد و پاشو لگد کردم
_ایییی(اروم)
+هیهی
_دارم برات وایسا
درحال رقصیدن بودیم بهترین حس دنیا بود نمیدونم چرا ولی برای اولین بار حس امنیت داشتم
من از بچگی مورد توجهبودم از همون بچگی بار ها خواستن بهم تجاو.ز کنن ولی به شکل مجزه اسایی این اتفاق نیوفتاده

با ارامش میرقصیدم که روی صورتم سوزش احساس کردم و بعدش خیسی اشک رو.....

پایان

بیایت تحلیل کنین چی شد😂