p1

یه نگاهی به خودش توی اینه کرد لباسش رو مرتب و به سمت اداره راه افتاد تقریبا بعد از 15 دقیقه رسید به سمت اتاقی که جزئیات ماموریت رو میگفت به راه افتاد وارد اتاق شد و با چیزی که دید سرجاش خشکش زد به ارومی زمزمه کرد
+:«پارک جیمین اینجا چیکار میکنه؟!»
جیمین پوزخندی زد و منتظر نشستنش شد دنبال صندلی ای میگشت تا روش بشینه جیمین با خونسردی روشو سمتش کرد
×:«خانم جئون اینجا جا هست... »
به جیمین و صندلی کناریش خیره شد انگار چاره ای نداشت با قدم های کوتاهی به سمت جیمین رفت و کنارش نشست بعد از 20 مین ستوان رسید و شروع به حرف زدن کرد
:«تمام شما خیلی خوب میدونید چقدر این ماموریت مهمه ما برای این ماموریت افراد درستی رو انتخاب کردیم برای شناساییه باند دارک مون این باند بزرگترین باند مافیایی شناسایی شده و محموله های زیادی داره اگه بخوام نام ببرم مثل قاچاق دختر های باکره ، مواد مخدر، اسلحه، اعضای بدن و... فعلا برای این ماموریت جاسوس های مطمعن و خبره ای انتخاب کردیم که باهاشون اشنا میشید سرگروه این ماموریت پارک جیمین هست که بزرگترین جاسوس کره هستن پارک جیمین به عنوان یک فرد برای قاچاق دخترهای باکره وارد کار میشه و اینجوری میتونه اطلاعات بیشتری بدست بیاره بقیه ی مامورها خودشونو معرفی کنن خانم جئون شما شروع کنید»