part

part:11
ضربه اول
بورام:عاشقتم ایی ولم کن
ضربه دوم
بورام:عاشقتم(بغض)
ضربه سوم:عاشقتم ولم کن دیگه (گریه)

جونگکوک بعد چند ضربه دست از شلاق زدن برداشت و بوران همینجوری داشت گریه میکرد و جونگکوک داشت مبرفت سمت در اتاق

بورام:کجا میری بیا دستمو باز کن (گریه)

جونگکوک هوفی کشید و رفت سمت بورام و دستشو باز کرد

بورام:عوضی چطور دلش اومد اینکارو باهام بکنه (تو دلش)

جونگکوک از کاری که کرده بود پشیمون شده بود رفت تو آشپزخونه یه پماد برداشت و رفت اتاق و بورام رو از رو صندلی براید بغل کرد و گذاشتش رو تخت و روی زخماش پماد زد

بورام:خودت اینکارو میکنی بعد میایی زخمامو خوب میکنی
جونگکوک: ساکت شو
بورام:چرا باید ساکت باشم چرا باید به حرف تو گوش بدم من میخوام برم
جونگکوک: خفه شو تا بیشتر عصبانی نشدم
بورام: ولی تو منو بزور اینجا نگه داشتی
جونگکوک: ما باهم قرارداد داریم
بورام:ولی تو قرارداد نوشته ما باید وانمود کنیم عاشق همیم
جونگکوک: من عاشقتم پس توام باید عاشقم باشی مگرنه میکشمت

بورام هوفی کشید و جونگکوک کارش تموم شد.

جونگکوک: من دارم میرم شرکت جایی نرو در هم قفل کن در برای هیچکس باز نکن
بورام:مگه من بچم
جونگکوک: آره
بورام:خودتی

جونگکوک رفت

ادامه دارد...

[این پول سبز دلاریه همش تو مغزمه😂]
دیدگاه ها (۱۴)

part:12بورام:"نمی خواستم با جونگکوک ازدواج کنم پس مجبورم فرا...

part:14جونگکوک: چطوری مادمازل بوران جونگکوک رو شناخت پ از تر...

part:10یونگی: نوشته اگه از بازی کنار نکشی زنتو میکشمجونگکوک ...

part:9یونگی:سلام رئیسجونگکوک: سلام کاری داشتییونگی: آرهجونگک...

Part:20_____________________________ لونا " تا شب با اجوما ک...

عشق چیز خوبیه پارت سه دستو و پاهام بسته شده بودن نمیتونستم ک...

my baby girlPart:34season:2___________________________که یهو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط