وهم

#وهم
پارت۸۶

-:هوم (خوابالو

+:بیدار شو

نگاهی بهم کرد

-:دارم خواب میبینم

+:چی

-:آره خوابه یه خوابه شیرین و گرنه تو هیچوقت اینطوری با لباس باز نمیای پیشم
مخصوصا با اون کاری که من کردم (با لکنت

+:تو بیداری تهیونگ

-:واقعا

بلند شد و نیشگونی از خودش گرفت

-:آییی درد داره... من بیدارم

+:دیدی گفتم

-:چیزه ا/ت من اینا رو الکی گفتم تو باور نکنی ها

+:من نفهمیدم تو اصلا چی گفتی
+:بیا بریم بالا شام بخوریم

دستم رو سمتش دراز کردم

متعجب نگاهم کرد

+:چیه

-:داری چیکار میکنی

+:دارم میگم بریم دیگه

-:ا/ت حالت خوبه

+:آره چطور مگه

-:هیچی

+:پس بیا بریم

دیدم تکونی نخورد
دستش رو گرفتم و بلندش کردم

+:بریم شام بخوریم

دنبال خودم کشوندمش
در رو باز کردم

یه دقیقه ایستادم

تاریکی چرا اون موقع اومدم نترسیدم

-:ا/ت
دیدگاه ها (۴)

#عشق_سیاهاگه کوک بفهمه اینا بچه هاشن ...نه نهبچه ها رو ازم م...

#عشق_سیاه-:تو زنگ نمیزنی+:چرا میزنم-:تو منو تحویل نمیدی+:امت...

#وهمپارت۸۵چییییینمیشه خجالت میکشمذهن:پس بیخیال نقشه شوباشه ب...

#وهمپارت۸۴نه من اونو دوست ندارمذهن:به خودت دروغ نگونه اون هی...

خون‌آشام جذاب من( P:8)

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط