ویو آت

ویو آت
تو خونه داشتم گلارو آب میدادم که جونگین اومد پیشم
®مامانی
-جانم
®آبجی خوشگله؟
-عین خودت نازه (ناراحت)
*عزیزم من اومدم
رفتم پیش کوک و بغلش کردم
-خوش اومدی عزیزم
*گریه کردی؟
-ن...
®اره کرده
-عه جونگین
*سلام پسر قشنگم
® سلام بابایی...امروز مامان دو بار گریه کرد
*عزیزم...کلارا دخترمون و پیدا میکنیم
زنگ در رو زدن که جونگین بدو بدو در رو باز کرد
®مامان یه دختر مو طلایی و یه عموی خوشگل دم دره
وقتی گفت دختر مو طلایی بدو بدو رفتم سمت در اون دختر موهاش بلند و خوشگل بود
=م..مامان؟؟(بغض)
-ک..کلارا عزیزم تویی؟ (بغض)
جونگکوک اومد
*دخترم خودتی؟
=بابایی؟(بغض شدید)
°(بغض)
نمی‌دونم چرا همراه کلارا بغض کرد
-ب..بیاین تو..آقا حالتون خوبه ؟
°باورم نمیشه بهترین دوستم آنقدر زیاد بی رحم باشه (بغض)

اومدن تو
®آبجی گمشده من تویی؟
=مامان این کیه
-برادرت
=اره من آبجی گمشدتم
دیدگاه ها (۴)

® خوشبختم منم جئون جونگینم ۴ سالمه=منم ..®تو جئون کلارا هستی...

*دختر قشنگم بیا دیگه من دارم بازی رو میبرمااا-راست میگه بدو ...

ویو تهیونگبرانکارد و آوردن و کلارا رو روش گذاشتن و بردن اتاق...

انبار در نمیاد و غر نمیزنه در و قفل کردم هوا خیلی سرد بود خی...

پارت ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط