part

#part52
#delsa
عکس ها رو گرفتیم من تمام
حواسم به ارتا بود که کم کم از
جلوی چشمم محو شد
مهمونی تموم شد سوار ماشین شدم
رفتیم خونه رفتم توی اتاقم
فردا کلاس داشتم کلی هم
طراحی هام مونده بود
لباس هامو عوض کردم
نشستم روی صندلی وسایل طراحی مو
آوردم شروع کردم به طراحی کردن
نمیدونم چقدر طول کشید که
تموم شد منم کم کم سر روی میز
خوابم برد
#diyana
رفتم اتاقش موهاشو ناز کردم
قشنگ مامان پاشو واست
شیر و کیک آوردم بخوری خسته شدی
مامان دورت بگرده
#delsa
با نوازش های مامان کم کم
چشم هامو باز کردم سلام مامانی مرسی
فدات شم من چرا زحمت کشیدی
مامان رفت بیرون
شیطونیم گل کرد نشستم
طراحی عاشقانه کردم تازه یادم افتاد
که من شماره آرتا رو ندارم
گوشی مو روشن کردم یه تکست
اومد سلام خانم کوچولو
باز کردم پیام رو وای ذوق کراشمه
تایپ کردم سلام شما
#arta
دلسا خانم منم آرتا
#delsa
چییییی این آرتا هست
همونی که روش کراشم وایییی
که با اومدن آبتین توی اتاق
گوشی رو خاموش کردم
#abtin
دلسا چرا رنگت پریده خوبی
#delsa
از خوشحالی بالش رو چنگ میزدم
اره خیلی خوبم چرا بد باشم
که با شنیدن پیام گوشیم آرتا
گوشی رو برداشت قلبم داشت
می‌اومد توی دهنم که گفت و...
✨❤️‍🩹
دیدگاه ها (۱۳)

#part53#abtin این پسره کیه دلسا #delsa گوشی رو ازش گرفتم نگا...

#part54#delsa اومدم بیرون چون هوا سرد بود یه بافت کرمی پوشید...

#part51#delsa هوی چیکار میکنی دیوونه با خنده #arta هیچی فقط ...

#part49#part50انقدر چشم هاش قشنگ بود نمیتونستم حرف بزنم چیزی...

اسلاید اول و دوم و سوم استایل و مدل مو و عکس اسوری هاش و لبا...

رمان اوشی نوگو قسمت ۴🔮🎀وقتی حمومم تموم شد موهامو بستم هدبند ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط