پارت۵فصل۲:
پارت۵فصل۲:
«فردا صبح»
راوی ویو:
بازم یه روز دیگه
بازم یه صبح جدید
جونگ کوک بازم با همون کابوس همیشگی از خواب پرید
خیس آب بود
ضربان قلبش رو هزار بود
جونگ کوک:هوفففففففف این لعنتی هیچ وقت تمومی نداره
بلند شد روی تختش رو مرتب کرد
رفت سمت دوش آب
شیر رو باز کرد و با برخورد آب سرد با تنش چشماش رو بست و برای چند ثانیه هم که شده چشماش رو بست و گذاشت یکم مغزش آروم بگیره....
از حموم اومد بیرون و موهاش رو خشک کرد و کت و شلوار سیاهی پوشید
عطر تلخش رو زد
انگشتر هاش رو تو انگشتاش انداخت و در اتاقش رو باز کرد و از پله ها اومد پایین...
صدای قدم هاش کل عمارت رو پر کرده بود
تمام خدمتکارا به صف وایساده بودن جلوش
خدمتکار:ارباب صبحانه آمادس
جونگ کوک:نمیخورم...ممنونم
از در رفت بیرون
بادیگارد هاش همه منتظرش بودن
جونگ کوک:کانگ دا ماشین آمادس؟
کانگ دا(دستیارش):بله ارباب
جونگ کوک:پس بریم
کانگ دا:بله ارباب
......
«فردا صبح»
راوی ویو:
بازم یه روز دیگه
بازم یه صبح جدید
جونگ کوک بازم با همون کابوس همیشگی از خواب پرید
خیس آب بود
ضربان قلبش رو هزار بود
جونگ کوک:هوفففففففف این لعنتی هیچ وقت تمومی نداره
بلند شد روی تختش رو مرتب کرد
رفت سمت دوش آب
شیر رو باز کرد و با برخورد آب سرد با تنش چشماش رو بست و برای چند ثانیه هم که شده چشماش رو بست و گذاشت یکم مغزش آروم بگیره....
از حموم اومد بیرون و موهاش رو خشک کرد و کت و شلوار سیاهی پوشید
عطر تلخش رو زد
انگشتر هاش رو تو انگشتاش انداخت و در اتاقش رو باز کرد و از پله ها اومد پایین...
صدای قدم هاش کل عمارت رو پر کرده بود
تمام خدمتکارا به صف وایساده بودن جلوش
خدمتکار:ارباب صبحانه آمادس
جونگ کوک:نمیخورم...ممنونم
از در رفت بیرون
بادیگارد هاش همه منتظرش بودن
جونگ کوک:کانگ دا ماشین آمادس؟
کانگ دا(دستیارش):بله ارباب
جونگ کوک:پس بریم
کانگ دا:بله ارباب
......
۷.۸k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.