غنیمت است

غنیمت است
حضور زنی
که دوستش داری
در کنارت
مینشینی از زیبای
نستعلیق چشم هایش
شعر مینویسی
او هم با
بوسه های قند پهلو
شیرین میکند کام تنهایت را...
دیدگاه ها (۱)

بوی گل، یاد تو را در قفس سینه گذاشتحسرت چشم تو را آه... به آ...

دلِ من یہ روز اومدڪہ باتو زندگے بسازه… هِے شِڪست وگفت بہ من:...

با تو خیالم لایِ عطرِ یاسمن می رفت تا قصّه‌هایِ بی‌سرانجامِ...

من و تو میتوانستیم یک قصه باشیم در کتابی قدیمی…مثلا من، خانه...

( گناهکار ) 77 part بوسه صبحگاهی جیمین با لبخند کوچکی که روی...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط