زندگی خانوادگی در میان ما، زندگی شب است. همه از صبح می رو
زندگی خانوادگی در میان ما، زندگی شب است. همه از صبح می روند بیرون و تا شب مشغول کار و خرید و فروش و تحصیل و ِ.. و شب، عرصه اشتراک گذاری خستگی ها می شود.
.
من اما برای عشق ورزی، صبح را دوست دارم. لحظه خالص ماسیدن آرایش شبانه روی صورتم با چرک هایی که شیطان آمده و گوشه چشم هامان گذاشته است. خمیازه های التماس گونه برای اندکی خواب بیشتر در میانه آغوشی که باز است تا در همان حال خواب، خوب ببینی اش. حس بی نظیر یک صبحانه معرکه وقتی می خوانی برایش "نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم؟"
.
جزو حق های بشری این را هم باید بنویسند که هر آدمی حق دارد یک روز صبح چشمانش را که باز کند، عشقش را ببیند. هر آدمی حق دارد حس بی نظیر دست بردن توی موهای یارش را درک کند؛ وقتی نور خورشید معجون بی نظیری از رنگ را ساخته است. هر آدمی حق دارد عشقش را مانند آفتاب صبحگاهی فریاد بزند. هر آدمی حق دارد یک روز صبح، آغوشش را جوری ببندد که یک آدم سرمایی، پتویش را، در یک صبح زمستانی.
پ.ن: تو التیامِ تمام
عشقهای مایوس و نیمه کارهای،
آغاز صبحِ خوش یُمنی،
شفقی،
شروع دوبارهای...
سخاوت رودیِ تو،
شکیبایی بی حد کوه،
راهی،
مسیرِ روشنی،
اشارهای...
#از_من_به_همسرم
.
من اما برای عشق ورزی، صبح را دوست دارم. لحظه خالص ماسیدن آرایش شبانه روی صورتم با چرک هایی که شیطان آمده و گوشه چشم هامان گذاشته است. خمیازه های التماس گونه برای اندکی خواب بیشتر در میانه آغوشی که باز است تا در همان حال خواب، خوب ببینی اش. حس بی نظیر یک صبحانه معرکه وقتی می خوانی برایش "نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم؟"
.
جزو حق های بشری این را هم باید بنویسند که هر آدمی حق دارد یک روز صبح چشمانش را که باز کند، عشقش را ببیند. هر آدمی حق دارد حس بی نظیر دست بردن توی موهای یارش را درک کند؛ وقتی نور خورشید معجون بی نظیری از رنگ را ساخته است. هر آدمی حق دارد عشقش را مانند آفتاب صبحگاهی فریاد بزند. هر آدمی حق دارد یک روز صبح، آغوشش را جوری ببندد که یک آدم سرمایی، پتویش را، در یک صبح زمستانی.
پ.ن: تو التیامِ تمام
عشقهای مایوس و نیمه کارهای،
آغاز صبحِ خوش یُمنی،
شفقی،
شروع دوبارهای...
سخاوت رودیِ تو،
شکیبایی بی حد کوه،
راهی،
مسیرِ روشنی،
اشارهای...
#از_من_به_همسرم
۱۳۱.۳k
۳۱ فروردین ۱۴۰۰