رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۱۹
ارسلان وای خدایا
دیانا، اگه نه ک...
ارسلان،نه نه اوکی
دیانا، خوراکی هارو خوردم حاضر میشم میریم اگه نخری فقط
ارسلان، اوکی
دیانا، خوراکی ها رو باهم خوردیم ارسلان رفت تو اتاقش بعد چند دقیقه آمد بیرون و رفت حموم رفتم توی اتاق شناسنامه ارسلان رو میز بود خواستم فضولی کنم
شناسنامهاش رو باز کردم شروع کردن به خواندن نام و شروع کردم به خوندن خوندم تا که رسیدم به تاریخ تولدش ۱۳۷۹/۸/۵ پس باید براش برنامه بچینم امروز ۷/۳۰ خوب وقت دارم ولی باید برنامه ریزی کنم
ارسلان، رفتم حموم خودم رو شستم یادم رفت حوله بیارم
اوه مای گاد دیانا رو صدا زدم دیانا
دیانا، شناسنامه و بستم و همون جوری گذاشتم روی میز گفتم جان
ارسلان، میشه حوله ام رو بیاری
دیانا،آره الان میارم
حوله رو بردم بهش دادم از حموم اومد بیرون و بهم گفت
ارسلان، هنوز آماده نشدی
دیانا، نوچ
ارسلان، ببین من میرم لباسام رو بپوشم بعد تو بیا باشه
دیانا، باشه
ارسلان، لباس هامو پوشیدم موهام رو خشک نکردم رفتم بیرون دیانا بلا فاصله رفت تو اتاق ۱۰ دقیقه حاضر شد بریم
دیانا، بریم فقط موهات خیسه
ارسلان، ولش حوصله ندارم
دیانا، مریض میشی اخه
ارسلان، اشکال نداره بیا بریم
دیانا، ارسلاننننن
ارسلان، جانمممم
دیانا، بیا من موهاتو خشک کنم
ارسلان،اوکی
دیانا، رفتیم تو اتاق سشوار و روشن کردم
دستم توی موهاش رد میکردم
اینم یه پارت طولانی😘
پارت بعد میخواید❓️
حمایت 🙏👍
پارت ۱۹
ارسلان وای خدایا
دیانا، اگه نه ک...
ارسلان،نه نه اوکی
دیانا، خوراکی هارو خوردم حاضر میشم میریم اگه نخری فقط
ارسلان، اوکی
دیانا، خوراکی ها رو باهم خوردیم ارسلان رفت تو اتاقش بعد چند دقیقه آمد بیرون و رفت حموم رفتم توی اتاق شناسنامه ارسلان رو میز بود خواستم فضولی کنم
شناسنامهاش رو باز کردم شروع کردن به خواندن نام و شروع کردم به خوندن خوندم تا که رسیدم به تاریخ تولدش ۱۳۷۹/۸/۵ پس باید براش برنامه بچینم امروز ۷/۳۰ خوب وقت دارم ولی باید برنامه ریزی کنم
ارسلان، رفتم حموم خودم رو شستم یادم رفت حوله بیارم
اوه مای گاد دیانا رو صدا زدم دیانا
دیانا، شناسنامه و بستم و همون جوری گذاشتم روی میز گفتم جان
ارسلان، میشه حوله ام رو بیاری
دیانا،آره الان میارم
حوله رو بردم بهش دادم از حموم اومد بیرون و بهم گفت
ارسلان، هنوز آماده نشدی
دیانا، نوچ
ارسلان، ببین من میرم لباسام رو بپوشم بعد تو بیا باشه
دیانا، باشه
ارسلان، لباس هامو پوشیدم موهام رو خشک نکردم رفتم بیرون دیانا بلا فاصله رفت تو اتاق ۱۰ دقیقه حاضر شد بریم
دیانا، بریم فقط موهات خیسه
ارسلان، ولش حوصله ندارم
دیانا، مریض میشی اخه
ارسلان، اشکال نداره بیا بریم
دیانا، ارسلاننننن
ارسلان، جانمممم
دیانا، بیا من موهاتو خشک کنم
ارسلان،اوکی
دیانا، رفتیم تو اتاق سشوار و روشن کردم
دستم توی موهاش رد میکردم
اینم یه پارت طولانی😘
پارت بعد میخواید❓️
حمایت 🙏👍
۸.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.