انگاه که مرا دید
◦•●◉✿ p. 8✿◉●•◦
جونگکوک: ایشا
ایشا: اره منم
جونگکوک: ات اینجا چه خبره
ات: این خانم هر چی از دهنش در میاد به من میگه
ایشا: خوب شبیه گرازی
ات با داد و جیغ:من شبیه گرازم
جونگکوک: بیا اتاقم
ایشا و ات رفتن اتاق جونگکوک
جونگکوک: خب ایشا چرا امدی اینجا
ایشا: راستش من متاسفم بابت اتفاقی که افتاد
جونگکوک: تو بهم خیانت کردی توقع داری ببخشمت ما قرار بود باهم ازدواج کنیم ولی تو چی کار کردی هان خودت بگو؟؟
ایشا : می دونم اشتباه کردم رفتم پیش تهیونگ
جونگکوک: تا کی می خوای اینطوری کنی ها؟؟
که ایشا بحث رو عوض کرد و گفت: این منشیته
جونگکوک: اره
ایشا: چرا انقدر زشته
ات: ببخشیدا از شما خوشگل ترم من یه لیتر ارایش ندارم شمایید که داری
ایشا : هر چی بهش هیچی نمی گم
پرو شبیه گراز می مونی
جونگکوک: بسه دیگه ایشا یاد بگیر با بقیه درس صحبت کن
ایشا: راستش من برای این اینجا امدم که......
______________
خماری😂
#ات
#bts
#جنکوک
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#یوتان
#تهیونگ
#جین
#شوگا
#نامجون
#فیک
#اسمات
#کیپاپ
#سامسونگ
جونگکوک: ایشا
ایشا: اره منم
جونگکوک: ات اینجا چه خبره
ات: این خانم هر چی از دهنش در میاد به من میگه
ایشا: خوب شبیه گرازی
ات با داد و جیغ:من شبیه گرازم
جونگکوک: بیا اتاقم
ایشا و ات رفتن اتاق جونگکوک
جونگکوک: خب ایشا چرا امدی اینجا
ایشا: راستش من متاسفم بابت اتفاقی که افتاد
جونگکوک: تو بهم خیانت کردی توقع داری ببخشمت ما قرار بود باهم ازدواج کنیم ولی تو چی کار کردی هان خودت بگو؟؟
ایشا : می دونم اشتباه کردم رفتم پیش تهیونگ
جونگکوک: تا کی می خوای اینطوری کنی ها؟؟
که ایشا بحث رو عوض کرد و گفت: این منشیته
جونگکوک: اره
ایشا: چرا انقدر زشته
ات: ببخشیدا از شما خوشگل ترم من یه لیتر ارایش ندارم شمایید که داری
ایشا : هر چی بهش هیچی نمی گم
پرو شبیه گراز می مونی
جونگکوک: بسه دیگه ایشا یاد بگیر با بقیه درس صحبت کن
ایشا: راستش من برای این اینجا امدم که......
______________
خماری😂
#ات
#bts
#جنکوک
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#یوتان
#تهیونگ
#جین
#شوگا
#نامجون
#فیک
#اسمات
#کیپاپ
#سامسونگ
۶.۹k
۲۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.