فیک ملکه ی من (پارت ۱)

ا/ت ویو

بهم زنگ زدن بازم خانواده فقیری بود وسایل دکتری برداشتم رفتم بیماری که داشت تمام وسایلش بودن

بعد دوستان زنگ زدن رفتم با همون وسایل خونه دوستم تا فیلم شروع شد خوابم برد انقدر
خسته
بودم
ولی
نمیدونستم
دنیای
وقعی
من
قدیمه

چشامو که باز کردم یک مرد عصبانی با لباس
پیرهن بلند کنارم بود


عاقد جلوم بود لباسام پیرهن شده بود

ولی هنوز وسایلم
دستم بود

عاقد: =
= امپراطور من پرنسس ا/ت رو به عنوان همسر خود انتخاب می‌کنید

با عصبانیت

+ بله

درست نفهمیدم اینجا کجاست


بعد منو بردن تو یه اتاق بزرگ

× سلام ملکه من اجوما هستم خدمتکار شما

_ من کجام؟؟؟

× تو اتاقتون

_ چییی من که داشتم فیلم میدیدم

× الان شما ملکه هستید ملکه اول

_ (پوزخند) حتما سوگلی هم ملکه دومه

× دقیقااا

_ چیییییییی

× بله سوگلی ملکه دوم که پادشاه امروز باهاش ازدواج کردن یعنی الان

یهو یه صدایی اومد
دیدگاه ها (۰)

فیک ملکه من (پارت ۲)

فیک ملکه من (پارت۳)

فیک ملکه من

فیک ملکه من (درمورد)

پارت ۱ فیک مرز خون و عشق

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۲۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط