دیشب گوشی جدید یادآوری کرد سال آبانش مشهد بودی فکر ن

دیشب گوشی جدید یادآوری کرد سال ۹۰، آبانش مشهد بودی. فکر نمی‌کردم گوشی جدید عکس را از اندرون پرونده‌های تحت گوگل بکشد بیرون برای خودشیرینی ولی کرد.
قبلترش آقای سلیمانپور عزیز پیام جمعی فرستاد که یادتانم پیش امام رئوف علیه‌السلام. بعد این عکس. از آخرین عکسهای ایستاده‌ام کنار امیر.
سعی می‌کنم به قشنگی‌اش فکر کنم و باقی بقایمان باشد. قشنگی‌اش علاوه بر ایستاده بودنم کنار مرد مهربانم، که دو پیام با چند ساعت فاصله از مشهد جان است. وقتی یادم می‌کند.
وقتی یادم را به ذهن نیکان می‌اندازد. وقتی به نیکویی یادمان می‌کند، قشنگ نیست پس چیست؟
دیدگاه ها (۸)

ازتون بپرسند ادیان الهی چند تا هستند چه جوابی دارید؟..#اسلام...

‏وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْق...

نخ‌ها و سوزنها صدایم می‌زنند.مثل مدادها و کاغذها،مثل ظرفه‍ا ...

راه قدس از کربلا بود.ما دیدیم امام جان.

---پارت ۷: طوفان احساساتایزانا بعد از لحظه‌ای که با قهرمان ت...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط