ماهتیره
ماه_تیره🌑
Part: 66
وارد اتاق شدم
نبودش
صداش کردم اما خبری نشد
قبلم میسوخت
دخترم کجاست؟
چشمم به جسم بی جونش پایین تخت خورد
لباس های اتو کشیده شده اش الان پاره شده بود
اشکاش بی صدا از رو گونه هاش سر میخوردن و رو دستای خراشیده اش می ریختن
چی شده بود؟
حرفی نمی زد فقط به دیوار زل زده بود و بی صدا اشک می ریخت
دون دون رفتم پیشش
با گریه صداش کردم
حرفی نمیزد
بعد از چند دقیقه مجبور شدم یه سیلی بهش بزنم
که انگار تازه به خودش امد
تا منو دید رنگش پرید دستامو گرفت و با ترس و گریه صحبت میکرد
_مامان دیدی خوردم کرد؟ تو که میگفتی مهربونه!! دیدی نابود شدم؟؟
L
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
Part: 66
وارد اتاق شدم
نبودش
صداش کردم اما خبری نشد
قبلم میسوخت
دخترم کجاست؟
چشمم به جسم بی جونش پایین تخت خورد
لباس های اتو کشیده شده اش الان پاره شده بود
اشکاش بی صدا از رو گونه هاش سر میخوردن و رو دستای خراشیده اش می ریختن
چی شده بود؟
حرفی نمی زد فقط به دیوار زل زده بود و بی صدا اشک می ریخت
دون دون رفتم پیشش
با گریه صداش کردم
حرفی نمیزد
بعد از چند دقیقه مجبور شدم یه سیلی بهش بزنم
که انگار تازه به خودش امد
تا منو دید رنگش پرید دستامو گرفت و با ترس و گریه صحبت میکرد
_مامان دیدی خوردم کرد؟ تو که میگفتی مهربونه!! دیدی نابود شدم؟؟
L
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
- ۱.۵k
- ۲۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط