شیفت شب

شیفت شب...
P14

"بعد از کلی حرف زدن..."

هانول: میخوای امروز بریم پاریس رو بهت نشون بدم؟!

کوک: چرا که نه!

"زینگ..زینگ..زینگ.."
"زنگ گوشی هانول"
"مکالمه"

هانول: الو؟سلام عزیزم

ا.ت: سلام هانول جونم...میگم امروز وقتت ازاده؟

هانول: راستش نه...چطور؟

ا.ت: هوم...میخواستم بگم منو سوهو و تهیونگ میخوایم بریم کمی دور بزنیم سوهو میگه توهم بیا خواستم ببینم وقتت خالیه یا نه!

هانول: راستش منم با داداشم میخواستم برم بیرون...تازه از کره اومده و میخوام پاریس رو نشونش بدم...پس با شما میایم!

ا.ت: عالیه...ساعت ۷ منتظرم! فعلا...

"پایان مکالمه"

کوک: هانول...دوست پسر داری؟

هانول: اومم...راستش اره ولی این دوستم بود!

کوک: اها...خب میخوایم کجا بریم؟!

هانول: درباره ی شرکتم که بهت گفتم..درسته؟

کوک: اوهوم

هانول: خب...۵ ساله پیش یه دختری توی شرکتمون اومد و فقط یه حسابداره ساده بود و من از اونموقع باهاش دوست شدم و الان دوست های صمیمی هم هستیم اما الان یه مدلینگ معروف شده البته با پیشنهاد رئیسم...و اینکه رئیسم و همین دوست صمیمیم باهم قرار میزارن الان یک ساله که باهمن! و اینکه من و بادیگارد دوستم هم باهم قرار میزاریم!

🌟✨️

شرط
۳۰ لایک
۲۰ کامنت
دیدگاه ها (۲۷)

شیفت شب...P15کوک: گیج کننده بود اما فهمیدم...خب نگفتی میخوای...

شیفت شب...P16ا.ت: خب..من زنگ میزنم به هانول!"مکالمه"ا.ت: الو...

شیفت شب...P13هانول: دیوونه(خنده)سوهو: (لبخند)"ویو بیرون از ب...

شیفت شب...P12هانول: ای وای...ا.ت تو برو باهاش صحبت کم بعد من...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط