رمانعشق

رمان:عشق🖤🩸
پارت:۱٠🖤🩸
+ناراحت شدی؟
&نه(تکیه میده به صندلی و ی ابروشو میده بالا)
+(غذاشو شروع کرد دوباره خوردن)
&خوشمزست؟
+اوهوم..مزش مثله قبله..ولی خوشمزه تر
&پس بهتره بخوی تا تموم نشده..
+منظورت چیه؟
&(چنگالش رو از عمد میندازه اما ا/ت نمیفهمه از عمده)میشه بهم بدیش
+باشه باشه حتما
&بشقاب خودش که غذایی دیگه داخل نبود رو با بشقاب ا/ت جابه‌جا میکنه
+(چنگال رو میاره،میبینه بشقاب خالیه)یهو چیشد؟
&وقتی رفتی پایین گارسون اومد بشقاب جدید گذاشت،فکر کرد کسی نیس
+به این سرعت؟
&اره..اگر میخوای میتونم دوباره سفارش بدم
+نه ممنونم،سیر شدم
&(میخنده)دلم برات سوخت،بیا بشقابت رو بردار
+خیلی بد جنسی(میخنده)
&چیز دیگه ای میل نداری؟
+نه ممنونم
(غذاش رو تموم میکنه،تهیونگ ا/ت رو به خونش میرسونه،ا/ت وارد خونه میشه،چهره عصبی مادرش رو میبینه،مادرش میگه......)
ادامه دارد...
دیدگاه ها (۱)

پارت ۱۲پاشدم یکم آرایش کردم و ی لباس پوشیدم رفتم پایین اما ...

پارت ۱۳شوگا :اخخخخ غلط کردم ولم کننننننات:نوچویو م.شوگاداشتم...

پارت ۱۱کوک:اره بابا*مهمونی تموم شد داشتن میرفتن خونه*تهیونگ:...

دنیای نا عادلانهلباس تهیونگارایش ا/تلباس ا/ت

فیک مافیای سیاه من part 3

فیک مافیای سیاه من part 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط