ای عشق نگفتی که چرا فکر فراری؟
ای عشق نگفتی که چرا فکر فراری؟
دردست بگویی که مرا دوست نداری
مشکل بتوانم ز تو من دل بکنم دوست
این چیست دراین عمق وجودم که تو داری
عمیریست که من دلخوش و در حسرتِ انم
من دایره باشم تو به ان نقطه گذاری
گفتم به تو یادت نرود قول وقرارت
با خنده بگفتی چه قراری چه مداری
شیرازه ی این عشق فرو ریخت دگر،،پس
بیهوده چرا میکنم این ناله و زاری
حیف است بمیرم من از این درد جدایی
ای عشق نگفتی که چرا فکر فراری؟
دردست بگویی که مرا دوست نداری
مشکل بتوانم ز تو من دل بکنم دوست
این چیست دراین عمق وجودم که تو داری
عمیریست که من دلخوش و در حسرتِ انم
من دایره باشم تو به ان نقطه گذاری
گفتم به تو یادت نرود قول وقرارت
با خنده بگفتی چه قراری چه مداری
شیرازه ی این عشق فرو ریخت دگر،،پس
بیهوده چرا میکنم این ناله و زاری
حیف است بمیرم من از این درد جدایی
ای عشق نگفتی که چرا فکر فراری؟
۵.۸k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲