P:8
P:8
+یه سوال
◇بپرس
+تاحالا ارباب با چند نفر س....کرده
◇کلی دختر زیر خواب خودش کرده
+چه بد
◇اهوم حالت خوبه
+اره
◇خب من برم به کارای خونه برسم
+باش
مین هو رفت منم رو تخت دراز کشیدم
خوابیدم
پرش زمان ۳ ساعت بعد )
از زبون مین هو )
داشتم اشپزی میکردم دلم برای ا.ت میسوزه
همش تقصیر من شد
که دیدم یه صدایی امد
_اون دختره کجاست
◇ا.رباب
_اون دختره کجاست
◇ک.ی ارباب
_همونی که باهاش تو باغ نشسته بودی
◇ا.ت
_اره همون
◇ا.رباب اون بخاطر اتفاق دیشب حالش بد شد خوابیده
_پس خوابیده اره
◇ب.له
دیدم داشت میرفت که یهو برگشت
◇دفع بعد بدون اجازه من برید بیرون تو باغ میکشمتون
◇چ.شم
_😏
نیش خند زد رفت بیرون یه نفس عمیق کشیدم کارای اشپزی کردم
پایان دیده مین هی )
خوابیده بودم که با صدای محکم کوبیده شدن در بهم بلند شدم
ترسیده بودم داشتم نگا میکردم که دیدم ارباب
_اینجا چیکار میکنی ها(داد)
+ار..باب
_جواب منو بده
+معذرت میخوام ارباب باور کنید دلم خیلی درد میکرد
_الان برو کارای خونه رو کن کع اصلا اعصاب ندارم میام ۳۰ راند به ف.اکت میدما
+چ.شم
پسره وحشی زده داغونم کرده بعد انتظار داره تمام کارا هارو کنم ایش چیزی نگفتم رفتم سمت آشپز خونه
◇ا.ت
+مین هو
◇تو اینجا چیکار میکنی مگه قرار نبود استراحت کنی
+استراحت چی ارباب مگه میزاره
◇دلت هنوزم درد میکنه
+اره
◇بیا بشین این قرص بخور اگه خوب شد کار هارو کن
+نه ولش کار هارو میکنم باز ارباب میاد دعوا میکنه
◇اگه حالت بد شد
+نمیشه
◇باش هرجور راحتی
یه لبخند بهش زدم
رفتم سمت ظرفارو داشتم میشستم
بعد چند دقیقه دلم خیلی درد گرفت
+آخ
◇ا.ت خوبی چی شد
+آخ نه دلم خیلی درد میکنه
◇برو بشین
+آخ
مین هو امد کمکم کرد رفتم نشستم
◇ا.ت بیا این قرص بخور
+باش
قرص خوردم با دستم دلم گرفتم خیلی دلم درد میکرد
◇ا.ت خوبی
+نع
چند دقیقه گذشت
دلم هنوز درد میکرد کع دیدم
_تو چرا نشستی تو چرا اونجایی چرا کار هارو نمیکنید
◇ارباب دل ا.ت خیلی درد میکنه
_دختره ضعیف (سرد)
داشت میرفت که ........
+یه سوال
◇بپرس
+تاحالا ارباب با چند نفر س....کرده
◇کلی دختر زیر خواب خودش کرده
+چه بد
◇اهوم حالت خوبه
+اره
◇خب من برم به کارای خونه برسم
+باش
مین هو رفت منم رو تخت دراز کشیدم
خوابیدم
پرش زمان ۳ ساعت بعد )
از زبون مین هو )
داشتم اشپزی میکردم دلم برای ا.ت میسوزه
همش تقصیر من شد
که دیدم یه صدایی امد
_اون دختره کجاست
◇ا.رباب
_اون دختره کجاست
◇ک.ی ارباب
_همونی که باهاش تو باغ نشسته بودی
◇ا.ت
_اره همون
◇ا.رباب اون بخاطر اتفاق دیشب حالش بد شد خوابیده
_پس خوابیده اره
◇ب.له
دیدم داشت میرفت که یهو برگشت
◇دفع بعد بدون اجازه من برید بیرون تو باغ میکشمتون
◇چ.شم
_😏
نیش خند زد رفت بیرون یه نفس عمیق کشیدم کارای اشپزی کردم
پایان دیده مین هی )
خوابیده بودم که با صدای محکم کوبیده شدن در بهم بلند شدم
ترسیده بودم داشتم نگا میکردم که دیدم ارباب
_اینجا چیکار میکنی ها(داد)
+ار..باب
_جواب منو بده
+معذرت میخوام ارباب باور کنید دلم خیلی درد میکرد
_الان برو کارای خونه رو کن کع اصلا اعصاب ندارم میام ۳۰ راند به ف.اکت میدما
+چ.شم
پسره وحشی زده داغونم کرده بعد انتظار داره تمام کارا هارو کنم ایش چیزی نگفتم رفتم سمت آشپز خونه
◇ا.ت
+مین هو
◇تو اینجا چیکار میکنی مگه قرار نبود استراحت کنی
+استراحت چی ارباب مگه میزاره
◇دلت هنوزم درد میکنه
+اره
◇بیا بشین این قرص بخور اگه خوب شد کار هارو کن
+نه ولش کار هارو میکنم باز ارباب میاد دعوا میکنه
◇اگه حالت بد شد
+نمیشه
◇باش هرجور راحتی
یه لبخند بهش زدم
رفتم سمت ظرفارو داشتم میشستم
بعد چند دقیقه دلم خیلی درد گرفت
+آخ
◇ا.ت خوبی چی شد
+آخ نه دلم خیلی درد میکنه
◇برو بشین
+آخ
مین هو امد کمکم کرد رفتم نشستم
◇ا.ت بیا این قرص بخور
+باش
قرص خوردم با دستم دلم گرفتم خیلی دلم درد میکرد
◇ا.ت خوبی
+نع
چند دقیقه گذشت
دلم هنوز درد میکرد کع دیدم
_تو چرا نشستی تو چرا اونجایی چرا کار هارو نمیکنید
◇ارباب دل ا.ت خیلی درد میکنه
_دختره ضعیف (سرد)
داشت میرفت که ........
۱۲.۸k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.