رمان فیک توسط قلب تو ذوب شدم (اکسو)
رمان فیک توسط قلب تو ذوب شدم (اکسو)
part2
.... نمیدونم کیه و اسمش چیه فقط
همینقدر می دونم که معروف هست.
(اوپا همون شیومین بوده:))
همونی که بهش میگفتن اوپا ناگهان
وارد شد و اومد روی یکی از صندلی های
داور ها نشست و به من گفت شروع کن.
ولی خودمونیما چقدر جذاب بود.
ولی نباید ذهنم رو به این چیزا
مشغول کنم.
صدای موزیک میاد و من شروع
به رقصیدن میکنم و خیلی جدی
رقصم رو انجام میدم.
(علامت شیومین +)
شیومین ویو:
+نشستم روی صندلی و به دختری
که جلوم بود گفتم شروع کن.
دختره خوشگل بود. همینطور خیلی
هم کیوت و هات می رقصید. نوبت
رقص گروهی بود که آهنگ رو پخش
کردن.
کارشون عالی بود. اما اون دختره...
خیلی ذهنمو مشغول کرده. یهو دیدم
همون دختره (سول یی رو میگه)
با یکی از دوستاش برخورد کرد.
استادش یهو داد زد سول یییی.
پس اسمش سول یی بود. همه
دورش جمع شدن و صداش میزدن.
اون احتمالا بخاطر اینکه رقص
موزیک سخت بوده بی حال
شده. قرمز شده بود.
سول یی ویو:
- داشتم رقصم رو میرفتم.
خیلی خسته شده بودم.
یه برخورد سنگین و بعدشم
سرم گیج رفت و نفهمیدم
چی شد.
فقط صدا میشنیدم.....
(بچه ها این امتحان سول یی
برای قبولی توی کمپانی بوده.)
( اسم دوستای سول یی، سوجین که
صمیمی ترین دوستشه، یو بین،
یوجی، می سو، سان می، سو کیونگ،
یوها، یوجین)
سوجین ویو:
امروز بخاطر اینکه باید جدی
میرقصیدیم خیلی خسته شده
بودیم. به سول یی خوردم.
شوکه شده بودم.
باورم نمیشد که سول یی بیهوش
شده بود.
یکی از داور ها که فک کنم خیلی
نگران سول یی بود به بادیگاردش
گفت اون رو ببرن بیمارستان.
تعجب کرده بودم.
واقعا چرا باید به فکر سول یی
باشه؟.....
اون(سول یی) به خاطر وزن
کمی که داره.........
این داستان ادامه دارد........ 🌹
part2
.... نمیدونم کیه و اسمش چیه فقط
همینقدر می دونم که معروف هست.
(اوپا همون شیومین بوده:))
همونی که بهش میگفتن اوپا ناگهان
وارد شد و اومد روی یکی از صندلی های
داور ها نشست و به من گفت شروع کن.
ولی خودمونیما چقدر جذاب بود.
ولی نباید ذهنم رو به این چیزا
مشغول کنم.
صدای موزیک میاد و من شروع
به رقصیدن میکنم و خیلی جدی
رقصم رو انجام میدم.
(علامت شیومین +)
شیومین ویو:
+نشستم روی صندلی و به دختری
که جلوم بود گفتم شروع کن.
دختره خوشگل بود. همینطور خیلی
هم کیوت و هات می رقصید. نوبت
رقص گروهی بود که آهنگ رو پخش
کردن.
کارشون عالی بود. اما اون دختره...
خیلی ذهنمو مشغول کرده. یهو دیدم
همون دختره (سول یی رو میگه)
با یکی از دوستاش برخورد کرد.
استادش یهو داد زد سول یییی.
پس اسمش سول یی بود. همه
دورش جمع شدن و صداش میزدن.
اون احتمالا بخاطر اینکه رقص
موزیک سخت بوده بی حال
شده. قرمز شده بود.
سول یی ویو:
- داشتم رقصم رو میرفتم.
خیلی خسته شده بودم.
یه برخورد سنگین و بعدشم
سرم گیج رفت و نفهمیدم
چی شد.
فقط صدا میشنیدم.....
(بچه ها این امتحان سول یی
برای قبولی توی کمپانی بوده.)
( اسم دوستای سول یی، سوجین که
صمیمی ترین دوستشه، یو بین،
یوجی، می سو، سان می، سو کیونگ،
یوها، یوجین)
سوجین ویو:
امروز بخاطر اینکه باید جدی
میرقصیدیم خیلی خسته شده
بودیم. به سول یی خوردم.
شوکه شده بودم.
باورم نمیشد که سول یی بیهوش
شده بود.
یکی از داور ها که فک کنم خیلی
نگران سول یی بود به بادیگاردش
گفت اون رو ببرن بیمارستان.
تعجب کرده بودم.
واقعا چرا باید به فکر سول یی
باشه؟.....
اون(سول یی) به خاطر وزن
کمی که داره.........
این داستان ادامه دارد........ 🌹
۳.۹k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.