فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part⁸²
ویو ا.ت
رفتم اتاق مامانم یه سر به اون زدم
داشت غذا میخورد
منم از پرستار خواستم که غذا برام بیاره تا با مامانم بخورم پرستار هم غذام رو آورد
با مامانم شروع کردیم به غذا خوردن
بعد که تموم شد
بامامانم حرف زدیم که جونگکوک امد پیش منو مامانم
(خلاصه میکنم)
*چهار ماه بعد
ویو ا.ت
چهار ماه شده مامانم درمانش تموم شده منم از جواب آزمایش ها دیدم که مامانم خوب خوب شده و دیگه نیازی به درمان نیست
فردا صبح مامانم مرخص میشه باید تا یه چند وقت مواظب مامانم باشم برا همین میخوام بیارمش خونه ی خودم تا مراقبش باشم
شب شده بود دیگه منم رفتم خونه ی خودم
لباسمو عوض کردم خودمو پرت کردم روی تخت سریع خوابم برد
*فردا صبح
ویو ا.ت
با آلارم گوشم از خواب بیدار شدم
رفتم صبحونه خوردم رفتم دوش گرفتم
موهامو خشک کردم لباس پوشیدم(اسلاید۲)
یه آرایش ملایم کردم
سوار ماشین شدم رفتم سمت بیمارستان
رسیدم رفتم پایین رفتم توی بیمارستان
جونگکوک آمده بود مامانم لباس پوشیده
+دیر کردم؟
_نه من زود آمدم
^منم زود لباس پوشیدم
+خوب خوبه بریم؟
^بریم
_بزار کمک کنم بلند شی مامان
^باشه پسرم
^کار های ترخیص رو انجام دادید؟
+اره مامان من دیروز همه ی کار هارو کردم
^باشه
ویو ا.ت
جونگکوک به مامان کمک کرد بریم منم وسایل مامان رو داشتم با خودم میبردم
سوار آسانسور شدیم
رفتیم از بیمارستان بیرون
_بیا مامان سوار ماشین من شو
^باشه پسرم
+مامان من وسایلمو میبرم خونه ی خودم بیاین اونجا
^چرا اونجا؟
_اره چرا اونجا؟من خونه ای خودمو آماده کرده بودم
+چیی؟ولی من میخوام مامان رو ببرم خونه ی خودم اونجا مراقبش باشم
^من میرم خونه خودم
+نمیشه مامان میای خونه ی خودم اونجا مراقبت باشم
^نمیخواد من میرم خونه ی خودم توهم بیا اونجا مراقبم باش
+آخه مامان خونه ی من بزرگ تره بیا بریم اونجا
^ا.ت دخترم نه من میرم خونه ی خودم توهم بیا اونجا مراقبم باش
+آخه مامان...
^بیا بریم من میرم خونه ی خودم خونه ی هیچکدومتون نمیام
+اوف باشه
ویو ا.ت
جونگکوک مامان رو برد خونه ی مامان منم با ماشین خودم رفتم
part⁸²
ویو ا.ت
رفتم اتاق مامانم یه سر به اون زدم
داشت غذا میخورد
منم از پرستار خواستم که غذا برام بیاره تا با مامانم بخورم پرستار هم غذام رو آورد
با مامانم شروع کردیم به غذا خوردن
بعد که تموم شد
بامامانم حرف زدیم که جونگکوک امد پیش منو مامانم
(خلاصه میکنم)
*چهار ماه بعد
ویو ا.ت
چهار ماه شده مامانم درمانش تموم شده منم از جواب آزمایش ها دیدم که مامانم خوب خوب شده و دیگه نیازی به درمان نیست
فردا صبح مامانم مرخص میشه باید تا یه چند وقت مواظب مامانم باشم برا همین میخوام بیارمش خونه ی خودم تا مراقبش باشم
شب شده بود دیگه منم رفتم خونه ی خودم
لباسمو عوض کردم خودمو پرت کردم روی تخت سریع خوابم برد
*فردا صبح
ویو ا.ت
با آلارم گوشم از خواب بیدار شدم
رفتم صبحونه خوردم رفتم دوش گرفتم
موهامو خشک کردم لباس پوشیدم(اسلاید۲)
یه آرایش ملایم کردم
سوار ماشین شدم رفتم سمت بیمارستان
رسیدم رفتم پایین رفتم توی بیمارستان
جونگکوک آمده بود مامانم لباس پوشیده
+دیر کردم؟
_نه من زود آمدم
^منم زود لباس پوشیدم
+خوب خوبه بریم؟
^بریم
_بزار کمک کنم بلند شی مامان
^باشه پسرم
^کار های ترخیص رو انجام دادید؟
+اره مامان من دیروز همه ی کار هارو کردم
^باشه
ویو ا.ت
جونگکوک به مامان کمک کرد بریم منم وسایل مامان رو داشتم با خودم میبردم
سوار آسانسور شدیم
رفتیم از بیمارستان بیرون
_بیا مامان سوار ماشین من شو
^باشه پسرم
+مامان من وسایلمو میبرم خونه ی خودم بیاین اونجا
^چرا اونجا؟
_اره چرا اونجا؟من خونه ای خودمو آماده کرده بودم
+چیی؟ولی من میخوام مامان رو ببرم خونه ی خودم اونجا مراقبش باشم
^من میرم خونه خودم
+نمیشه مامان میای خونه ی خودم اونجا مراقبت باشم
^نمیخواد من میرم خونه ی خودم توهم بیا اونجا مراقبم باش
+آخه مامان خونه ی من بزرگ تره بیا بریم اونجا
^ا.ت دخترم نه من میرم خونه ی خودم توهم بیا اونجا مراقبم باش
+آخه مامان...
^بیا بریم من میرم خونه ی خودم خونه ی هیچکدومتون نمیام
+اوف باشه
ویو ا.ت
جونگکوک مامان رو برد خونه ی مامان منم با ماشین خودم رفتم
۲۹.۵k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.